چکیده پایان نامه های مقطع کارشناسی ارشد
نام و نام خانوادگی: امیرعباس نصراصفهانی
عنوان پایان نامه: ردیابی نقطهی حداکثر توان در سیستمهای فتوولتاییک با استفاده از کنترل کنندهی فازی
رشته تحصیلی: مهندسی برق – کنترل
مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد ناپیوسته
استاد راهنما: دکتر مسعود عسکری
چکیده: امروزه استفاده از منابع تجدیدپذیر به عنوان جایگزین مناسب جهت سیستمهای فسیلی تولید انرژی الکتریکی مورد توجه بسیاری از محققان و دولتها قرار گرفته است. در میان منابع تجدیدپذیر گوناگون، سیستمهای مبتنی بر پدیده فتوولتاییک، به علت نامحدود بودن منبع انرژی آنها و امکان طراحی و راه اندازی سادهتر، جایگاه ویژهای را به خود اختصاص دادهاند.
با توجه به افزایش روز افزون نیاز به استفاده از سیستمهای خورشیدی، مساله بهره برداری از این سیستمها در بیشترین بازده ممکن، مورد توجه پژوهشگران قرار گرفتهاست. روشهای متعددی تاکنون برای حل این مساله ارائه شدهاست. . از آنجایی که سیستم فوتوولتائیک به شدت غیر خطی است و مدل سازی عملکرد آن با استفاده از یک مدل ریاضی دشوار است، بهره گیری از روشهای فازی برای مدلسازی آن مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. روش کنترل فازی نسبت به روشهای کلاسیک دارای مزایایی از قبیل سریع بودن ، مقاوم بودن و داشتن عملکرد مناسب (پاسخ زمانی، پایداری، سرعت ردیابی بالا و نوسان کم) است.
در این پایان نامه ، دو روش فازی، یکی مبتنی بر روش کلاسیک هدایت افزایشی و دیگری مبتنی بر روش اغتشاش و مشاهده، ارائه شدهاست. الگوریتم کنترل فازی ارایه شده مبتنی بر روش کلاسیک هدایت افزایشی، به منظور بهبود عملکرد سیستم در استخراج توان بیشینه، از ورودی شتاب استفاده کرده است. سپس یک روش فازی مبتنی بر روش اغتشاش و مشاهده در یک سیستم فتوولتائیک تک فاز متصل به شبکه، جهت ردیابی نقطهی بیشینه توان ارائه شده است. الگوریتمهای کنترل فازی ارائه شده، به منظور بهبود عملکرد سیستم در استخراج توان بیشینه، از آزمون مشتق دوم استفاده کردهاند. استفاده از آزمون مشتق دوم مانع به دام افتادن الگوریتم در نقاط مینیمم محلی میشود. پس از مدل سازی ریاضی یک سیستم فتوولتاییک، سپس مروری اجمالی بر روشهای ردیابی نقطهی توان بیشینه در سیستمهای فتوولتائیک صورت میگیرد و پس از آن کنترل کنندههای فازی پیشنهادی معرفی خواهند شد. در نهایت، اثر بخشی کنترل کنندههای پیشنهادی با استفاده از شبیهسازی در محیط سیمولینک نرم افزار متلب بررسی شده است.
واژگان کلیدی: سیستم فوتوولتائیک، ردیابی نقطهی حداکثر توان (MPPT)، روش کلاسیک هدایت افزایشی، روش اغتشاش و مشاهده (P&O)، کنترل کنندهی فازی ، مینیمم محلی، ماکزیمم محلی، آزمون مشتق دوم، کانورتر بوست DC/DC.
تاریخ دفاع: مهر 1397
نام و نام خانوادگی: سینا عباسی
عنوان پایان نامه: تأثیر مطلق کمبود ویتامینD بر میزان بیان ژنهای کد کننده برخی از آنزیم های درگیر در تولید استروئیدهای جنسی در بیضه موشهای نر نژاد NMRI
رشته تحصیلی: زیستشناسی – سلولی و مولکولی
مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد ناپیوسته
استاد راهنما: دکتر محمد حسین نصر اصفهانی، دکتر مهدی حاجیان
چکیده: ویتامین D از ویتامینهای محلول در چربی و یکی از حیاتیترین ویتامینهای موردنیاز جانوران مختلف است. این از طریق تغذیه و قرارگیری در معرض نور آفتاب، در بدن ایجاد میشود. در ادامه تحت تأثیر آنزیمهایی در بدن فعال شده و نقشهای اساسی خود را در بدن ایفا میکند. ویتامین D در ابعاد مختلفی از سلامت جانوران حائز اهمیت است و با شنیدن نام این ترکیب، بیشتر اثرات استخوانی آن در ذهن شنونده تداعی میشود اما به مرور زمان و با افزایش مطالعات، اثرات آن بر کیفیت و کمیت تولیدمثل، آشکار شده است. ازجمله عوامل اصلی مؤثر در کیفیت و کمیت تولیدمثل در هر دو جنس، تولید استروئیدهای جنسی است که اثری حیاتی در شکل گیری صفات جنسی و متعاقباً امکانپذیر شدن انجام عمل لقاح و باروری در هر دو جنس دارد. مهمترین این استروئیدهای جنسی عبارتاند از تستوسترون در جنس مذکر و استروژن در جنس مؤنث. پیشتر مطالعات زیادی در ارتباط با تأثیر ویتامین D بر کیفیت تولیدمثل انجام شده اما از آنجا که ویتامین D تأثیر حیاتی بر جذب رودهای کلسیم دارد، لذا در نتایج این مطالعات، یک اختلاط اثری بین ویتامین D و کلسیم قابل ملاحظه است؛ بدینصورت که درنهایت با این ابهام مواجه میشویم که نتایج مطالعات مذکور، ناشی از کمبود ویتامین D است و یا اینکه این نتایج، ناشی از کاهش جذب رودهای کلسیم، در اثر کمبود ویتامین D میباشد. لذا در این پژوهش به بررسی اثرات مطلق درجات مختلفی از کمبود ویتامین D بر بیان برخی از ژنهای دخیل در تولید آنزیمهای درگیر در استروئیدوژنز جنسی در بیضه موشهای نر نژاد NMRI پرداخته خواهد شد. جهت این امر، در طی پژوهش کمبود کلسیم و فسفر ناشی از کاهش جذب رودهای این عناصر در اثر کمبود ویتامین D، بهواسطه افزایش میزان کلسیم و فسفر در جیره غذایی موشهای مورد آزمایش جبران شد و لذا نتایج نهایی صرفاً اثر کمبود ویتامین D و نه کمبود کلسیم و فسفر خواهند بود. در این پژوهش، پس از بررسی تأثیر مطلق ویتامین D بر بیان ژنهای مربوطه، نهایتاً به بررسی تأثیر مطلق این ویتامین بر تولید دو هورمون تستوسترون و استرادیول که ازجمله مهمترین فاکتورها در کیفیت فرایند تولیدمثل و همچنین تکامل سیستم تناسلی بهحساب میآیند، پرداخته خواهد شد. در پایان این پژوهش و پس از بررسی بیان ژنها و همچنین بررسیهای هورمونی، این نتیجه حاصل شد که سطح سرمی ویتامین D بر روی بیان تمامی ژنهای مورد مطالعه (3βHSDVI، 17βHSDIII، CYP19A1 و CYP24A1)، ارتباط مستقیم دارد؛ بطوریکه با کاهش سطح سرمی ویتامین D، میزان بیان هر چهار ژن رو به کاهش میرود. در ارتباط با سطح سرمی هورمونهای استرادیول و تستوسترون نیز وضعیت مشابهی وجود داشت. بدینصورت که با کاهش سطح سرمی ویتامین D، سطح سرمی هورمونهای استرادیول و تستوسترون نیز رو به کاهش میرود.
کلیدواژه ها: ویتامین D، استروئیدهای جنسی، تستوسترون، کمبود مطلق ویتامین D، بیان ژن، کلسیم و فسفر، تستوسترون و استرادیول
تاریخ دفاع: آبان 1397
نام و نام خانوادگی: زهره طالبی یزدآبادی
عنوان پایان نامه: ارزیابی بیان موساشی 1 و 2 ، پارامترهای اسپرمی، وضعیت کروماتین و استرس اکسیداتیو در اسپرم مردان نابارور با واریکوسل
رشته تحصیلی: زیست شناسی – سلولی و مولکولی
مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد ناپیوسته
استاد راهنما: دکتر مرضیه تولائی، دکتر محمد حسین نصر اصفهانی
چکیده: یکی از عوارض پاتولوژیک واریکوسل در مردان نابارور با واریکوسل، افزایش دما در بیضه بوده که با کاهش کیفیت اسپرم، آسیب DNA و تغییر بیان بسیاری از ژنها و پروتئینهای مورد نیاز سلول ارتباط دارد. از آنجایی که پروتئینهای متصل شونده به RNA نقش مهمی در کنترل پس از رونویسی فرآیند اسپرماتوژنز ایفا میکنند، بنابراین هدف این مطالعه، مقایسه بیان MSI-1 و MSI-2، به عنوان یکی از این پروتئینهای متصل شونده بهRNA، عملکرد اسپرم و وضعیت کروماتین در مردان نابارور با واریکوسل و افراد بارور بود. به علاوه، بیان این دو پروتئین، در بافت بیضه مردان بارور و نابارور آزواسپرمی نیز ارزیابی میگردد.
مواد و روشها: در این مطالعه، 30 نمونه مایع منی از افراد بارور و 30 نمونه مایع منی از مردان نابارور با واریکوسل جمعآوری گردید. ارزیابی پارامترهای اسپرمی، پراکسیداسیون لیپید اسپرم، آسیب DNA، کمبود پروتامین و بیان MSI-1 و MSI-2 در سطح RNA و پروتئین به ترتیب بر اساس سازمان بهداشت جهانی(WHO 2010)، تست بادی پای، تانل، روش کرومایسین A3 ، Real time PCR و وسترن بلات انجام شد. به علاوه، بیان MSI-1 و MSI-2 در 9 بافت بارور و آزواسپرمی(به عنوان یک بافت پاتولوژیک بیضه) نیز ارزیابی گردید. روش ایمونواستینینگ برای ارزیابی جایگاه MSI-1 و MSI-2 در بافت بیضه استفاده شد.
یافته ها: میانگین پارامترهای اسپرمی در مردان نابارور با واریکوسل در مقایسه با افراد بارور، کاهش معنیداری یافته بود، در حالی که میانگین آسیب DNA، کمبود پروتامین و پراکسیداسیون لیپید اسپرم افزایش معنیداری داشت(p<0.05). با مقایسه میزان بیان ژنهای MSI-1 و MSI-2 در سطح RNA و پروتئین، در اسپرم افراد نابارور با واریکوسل و افراد بارور، هیچ تفاوت معنیداری مشاهده نکردیم(p>0.05) که این نتایج، شبیه نتایج به دست آمده از مقایسه بافتها بود. تکنیک ایمونوهیستوشیمی نشان داد که پروتئینهای MSI-1 و MSI-2علاوه بر سلولهای سرتولی، در سلولهای اسپرماتوگونی و اسپرماتوسیتها نیز بیان میگردند.
نتیجه گیری: افزایش دمای بیضه در مردان نابارور با واریکوسل بر عملکرد اسپرم تاثیر میگذارد، اما هیچ تغییری در بیان MSI-1 و MSI-2 ایجاد نمیکند. پروتئین MSI-1 عمدتا در مراحل ابتدایی اسپرماتوژنز بیان شده در حالی که پروتئین MSI-2 در انتهای اسپرماتوژنز نیز بیان شده است.
واژگان کلیدی: ناباروری مردان، واریکوسل، اسپرماتوژنز، پارامترهای اسپرمی، پروتئینهای متصل شونده بهRNA ،Musashi
تاریخ دفاع: دی 1397
نام و نام خانوادگی: محسن رحمانی
عنوان پایان نامه: مارکرهای اصلی دخیل در استرس شبکه آندوپلاسمی و تأثیر داروی دفراسیروکس بهعنوان شلاته کننده آهن در رت های القاشده با واریکوسل
رشته تحصیلی: زیستشناسی – سلولی و مولکولی
مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد ناپیوسته
استاد راهنما: دکتر مرضیه تولائی، دکتر محمدحسین نصر اصفهانی
چکیده: بر اساس یافتههای اخیر، تجمع بیشازحد آهن منجر به افزایش تولید رادیکالهای آزاد و آغاز استرس شبکه آندوپلاسمی میشود که میتواند اختلالاتی در سطح سلولی و مولکولی در سلول به همراه داشته باشد. هدف این مطالعه، ارزیابی مارکرهای دخیل در استرس ER و تأثیر داروی دفراسیروکس بهعنوان شلاته کننده آهن در ارتباط با پارامترهای اسپرمی (غلظت، تحرک، مورفولوژی اسپرم)، سلامت DNA (آسیب DNA، کمبود پروتامین، هیستون اضافه) و لیپیدپراکسیداسیون همچنین ارزیابی میزان آهن بافتی و مقایسه هیستولوژی بافتی بیضه در رت های القایی واریکوسل است.
مواد و روش: این مطالعه بر روی 70 حیوان آزمایشگاهی رت نر، نژاد ویستار انجام شد. رت ها در 7 گروه تقسیم شدند: 30 رت تحت عمل القاء واریکوسل قرار گرفتند. گروه اول: رت های القای واریکوسل بعد از 2 ماه مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه 2: رت های القا واریکوسل بعد از 2 ماه تحت درمان با داروی دفراسیروکس و گروه سوم از رت های القای واریکوسل بهعنوان گروه بدون دارو در نظر گرفته شدند و بعد از گذشت 4 ماه هر دو گروه اخیر مورد ارزیابی قرار گرفتند. در 2 و 4 ماه به ترتیب گروههای کنترل و کنترل-شم نیز مورد ارزیابی شدند. موارد ارزیابی در این مطالعه عبارتاند از: پارامترهای اسپرمی( غلظت، تحرک، مرفولوژی غیرطبیعی اسپرم)، سلامت DNA(آسیب DNA، کمبود پروتامین، هیستون اضافه)، لیپیدپراکسیداسیون بهعنوان مارکر آسیب ROS، همچنین بررسی آهن بافتی، هیستولوژی بافتی، بیان ژنهای دخیل در ارتباط با استرس ER و آپوپتوز و حیات سلول توسط تکنیک qPCR.
یافتهها: در سطح سلولی، القا واریکوسل پس از 2 ماه، هیستولوژی بافتی را تحت تأثیر قرار داده است و بهطور معناداری منجر به آسیب پارامترهای اسپرمی( غلظت، تحرک، مورفولوژی غیرطبیعی) سلامت DNA(آسیب DNA، کمبود پروتامین، هیستون اضافه) و لیپیدپراکسیداسیون، همچنین میزان آهن بافتی شده است.(05/0>p). در سطح مولکولی، القاء واریکوسل در 2ماه منجر به افزایش معنادار Nrf2، Caspase3 و مهار بیان Grp78، همچنین بیان کیفی sxbp-1 گردیده است. 2ماه مداخله با داروی دفراسیروکس بهعنوان شلاته کننده آهن باعث روند بهبودی در سطح بافتی افزایش معنادار تحرک، کاهش معنادار مورفولوژی غیرطبیعی، میزان آهن، همچنین افزایش معنادار Nrf2، Caspase3 و افزایش Grp78 در مقایسه با گروه واریکوسل-بدون دارو گردیده است.
نتیجهگیری: القاء واریکوسل منجر به افزایش شدید آهن و متعاقب آن منجر به افزایش شدید استرس ER میگردد. ازآنجاییکه میتوکندری و شبکه آندوپلاسمی فراوانترین اندامک، همچنین پرمصرفترین اندامک ازلحاظ آهن در سلول هستند القاء واریکوسل منجر به اختلال هوموستاز ردوکس در هر دو اندامک میگردد و بدین طریق پارامترهای اسپرمی، سلامت DNA، بیان ژنهای دخیل در استرس ER و مرگ سلولی را تحت تأثیر قرار میدهد. داروی دفراسیروکس بهعنوان شلاته کننده آهن به نظر میرسد منجر به ایجاد روند بهبودی در رت های القاء واریکوسل گردد و همچنین علامت بقاء را افزایش دهد.
کلید واژه ها: استرس شبکه آندوپلاسمی، آهن، دفراسیروکس، پارامتر های اسپرمی
تاریخ دفاع: بهمن 97
نام و نام خانوادگی: ابوالفضل صادق
عنوان پایان نامه: جایابی بهینه ادوات FACTS دریک شبکه قدرت مقیاس وسیع با استفاده از الگوریتم های فراابتکاری
رشته تحصیلی: مهندسی برق – کنترل
مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد ناپیوسته
استاد راهنما: دکتر مسعود عسکری
چکیده: امروزه از تکنولوژیهای پیشرفته به منظور عملکرد مطمئن سیستمهای قدرت استفاده میشود. برای دسترسی به کارکردی قابل قبول و مطمئن در سیستمهای قدرت لازم است که سیستمهای کنترلی دقیق و دارای کارایی بالاتر، مورد استفاده قرار بگیرند تا مشکلات سیستم انتقال را به حداقل برساند. ادواتی که بر پایه الکترونیک قدرت ساخته شدهاند، امروزه در سیستمهای قدرت کاربردهای وسیعی دارند. توسط این تجهیزات که به اختصار ادوات FACTS (Flexible AC Transmission Systems) نام دارند، امکان بهبود ظرفیت انتقال انرژی و نیز کنترل سریع سیستم قدرت را میتوان فراهم نمود. ادوات FACTS به صورت سری، موازی و یا سری-موازی در خطوط انتقال قرار گرفته و بهرهبرداری سیستمهای انتقال را در حالتهای استاتیکی یا ماندگار و همچنین رفتار دینامیکی سیستم در حالت گذرا را کنترل مینمایند. ادوات FACTS یک روش مؤثر برای رفع محدودیتهای خطوط شبکه انتقال و جایگزینی برای ایجاد خطوط جدید در شبکه میباشد. از نقطه نظر کنترل پخش توان، زمانی به طور مؤثر مورد بهرهبرداری قرار میگیرند که در بحرانیترین نقطه شبکه انتقال قرار گیرند. استفاده از الگوریتمهای هوشمند بهینهسازی فراابتکاری یکی از ابزارهای مؤثر در مکانیابی ادوات FACTS در سیستمهای انتقال است. در این پایاننامه مسأله جایابی بهینه سه نوع از ادوات FACTS شامل SVC (به عنوان یک المان موازی)، TCSC (به عنوان یک المان سری) و UPFC (به عنوان یک المان سری-موازی) مورد بررسی قرار گرفته است. علاوه بر آن در این پایاننامه اهداف مختلفی مانند کاهش بارگذاری خطوط(افزایش بارپذیری خطوط)، حفظ ولتاژ باسها در محدوده مجاز، کاهش تلفات به صورت مقرون به صرفه و با کمترین هزینه در مسأله جایابی این ادوات در نظر گرفته شده است. جهت بررسی توابع هدف یاد شده و تغییرات آنها در اثر ورود این ادوات، از ابزار پخش بار نیوتون رافسون استفاده شده و مدلهای مربوط به این ادوات در مسأله پخش بار گنجانده شدهاند. جهت حل مسأله بهینهسازی چند هدفه نیز از الگوریتمهای ژنتیک و ازدحام ذرات مبتنی بر جواب بهینه پرتو(به دلیل حضور چند تابع هزینه و ناسازگار بودن این توابع با هم) استفاده شده و نتایج بدست آمده با انجام شبیهسازی در نرمافزار MATLAB حاکی از تنوع و کیفیت مطلوب تر پاسخ ها درالگوریتم ژنتیک و سرعت بالاتر اجرا در الگوریتم ازدحام ذرات ، است.
کلیدواژه: ادوات FACTS، مکانیابی، الگوریتمهای هوشمند بهینهسازی، بارپذیری خطوط.
تاریخ دفاع: اسفند 1397
نام و نام خانوادگی: علی مومن زاده
عنوان پایان نامه: کنترل قند خون با استفاده از کنترل کننده مد لغزشی مرتبه بالا
رشته تحصیلی: مهندسی برق – کنترل
مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد ناپیوسته
استاد راهنما: دکتر مسعود عسکری
چکیده: دیابت نوع یک که پیشتر به آن دیابت وابسته به انسولین گفته میشد یک بیماری خودایمنی است که در آن سلولهای بتای پانکراس که وظیفه اصلی آنها ترشح انسولین است، تخریب میشوند. یک روش درمان، تزریق انسولین توسط الگوریتم کنترلی و دستگاه مانیتورینگ قند خون و پمپ تزریق میباشد، که به آن پانکراس مصنوعی می گویند. تحولات اخیر در سنسورهای مانیتورینگ قند خون و پمپهای تزریق انسولین، امید برای توسعه پانکراس مصنوعی را بیشتر کرده است. در این پایاننامه طراحی کنترلکننده مناسب برای کنترل سطح گلوکز خون در بیماران دیابتی نوع اول با استفاده از پمپ انسولین بررسی شده است. برای طراحی کنترل کننده در ابتدا یک مدل غیرخطی از فرد دیابتی نوع اول (مدل مینیمال برگمن) در نظر گرفته میشود. با توجه به عملکرد مدلغزشی مرتبه اول در برابر دینامیکهای مدل نشده و اغتشاشات، به طراحی مدلغزشی مرتبه دوم پرداخته و عملکرد کنترلکننده در برابر اختلالات غذایی مورد بررسی قرار گرفت. بهمنظور بهبود این روش و حذف پدیده چترینگ از الگوریتم ازدحام ذرات برای بهبود ضرایب سطح لغزش استفاده شد. همچنین به ارائه الگوریتم فراپیچشی با گین متغیر و مدلغزشی فازی و اضافه کردن الگوریتم ازدحام ذرات برای بهبود ضرایب سطح لغزش در این کنترلکنندهها پرداخته شد. نتایج شبیهسازی با کنترل کننده مدلغزشی فراپیچشی مقایسه گردید. نتایج شبیهسازی توانایی کنترلکنندههای پیشنهادی را در کنترل سطح غلظت گلوکز خون و همچنین حذف پدیده چترینگ و خطا نشان میدهد.
واژههاي كليدی: دیابت، کنترل سطح قند خون، کنترل مدلغزشی مرتبه بالا، الگوریتم ازدحام ذرات
تاریخ دفاع: اسفند 1397
نام و نام خانوادگی: ثمین حسنوند
عنوان پایان نامه: شبیه سازی رهایش دارو بوسیله نانوالیاف تهیه شده به روش الکتروریسی به کمک نرم افزار کامسول
رشته تحصیلی: مهندسی شیمی – نانو فناوری
مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد ناپیوسته
استاد راهنما: دکتر مریم حیدری
چکیده: مطالعات جامعی در زمينه رهایش دارواز نانوالیاف ها بر اساس پيش بيني سينتيک رهایش دارویی انجام شده است.کنترل رهایش دارو، انتقال ژن و مهندسی بافت، حوزههای بسیار نزدیکی به یکدیگر هستند.مواد فعال بیولوژیکی (مانند داروهای ضد سرطان میتوانند در نانو الیاف به عنوان یک حامل بارگذاری شده و به بافت مورد نظر انتقال داده شوند. رهایش دارو در نانو الیاف الکتروریسی شده به دلیل نسبت سطح به حجم بالاتر، با کنترل بهتری صورت میگیرد. رهایش دارو در الیاف نانو الکتروریسی شده به صورت خطی و جهت دار بر روی صفحه دو بعدی جمع آوری میشوند.دراین تحقیق مطالعه عددی هندسه عنصر مکعبی که حاصل شبیه سـازی نانوالیاف است بررسـی می گردد. نرم افزارکامسول برای ارزیابی تاثیر تطبیق های متنوعی از الیاف در داخل مات استفاده شده است. انتشار دارو از نانوسیم ها با استفاده از معادله جذب-تخریب و انتشار منتشر میشود.معادلات حاکم بر مدل با شرایط مرزی مناسب به صورت عددی بیان شده که در آن از روش المان(FEM) برای مطالعه عددی استفاده شده است.
واژههای كليدی: نانوالیاف، رهایش دارو، نرم افزار کامسول
تاریخ دفاع: 1397
نام و نام خانوادگی: علیرضا آراد مهر
عنوان پایان نامه: هیدروژل کامپوزیتی لیگنین- کیتوسان اصلاح شده توسط نانوذرات نقره جهت افزایش خواص آنتی باکتریال و آنتی اکسیدان
رشته تحصیلی: مهندسی شیمی – نانو فناوری
مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد ناپیوسته
استاد راهنما: دکتر وحید جوانبخت
چکیده: کیتوسان یکی از پلیمرهای زیست تخریب پذیر و دارای خواص ضد میکروبی و حتی آنتی اکسیدانی مطلوب می باشد. لیگنین نیز پلیمری است که در دیواره سلولی و قسمت های فیبری گیاهان یافت می شود. در جریان مراحل شیمیایی تهیه ی کاغذ و موادی نظیر آن , همچنین مزارع نیشکرکه مقادیر هنگفتی باگاس نیشکر را بعنوان ضایعات کشاورزی بر جای می گذارد, منبع عظیم و ارزانی از لیگنین را در اختیار ما قرار می دهد. پیشرفت روش های مربوط به تبدیل لیگنین به سایر مواد قابل استفاده, مشکل فعلی از بین بردن لیگنین بعنوان یک ماده زاید را مرتفع و آن را تبدیل به ماده ای مفید و قابل استفاده می کند. یکی از اهداف مطالعه ی حاضر, استفاده از قدرت آنتی اکسیدانی لیگنین در کامپوزیت پایه هیدروژلی کیتوسان / لیگنین می باشد. در این تحقيق نانو ذرات نقره از پیش ماده نیترات نقره و به روش شیمیایی در درون بستر بایو پلیمر کیتوسان / لیگنین زیست تخریب پذیر جهت کاهش میزان جذب رطوبت و افزایش خصلت ضد میکروبی آن بمنظور استفاده در زمینه های مختلفی همچون بسته بندی مواد غذایی, تهیه پانسمان زخم , دارو رسانی و … سنتز گردید. در این راستا 5 نمونه فیلم ساخته شد, که هر کدام شامل درصدهای مختلفی از لیگنین و کیتوسان و درصد ثابتی ( 3/0 % ) نانو ذرات نقره بود. سعی گردید بر اساس مطالعات انجام شده قبلی در متون مختلف پژوهشی بر روی درصد بهینه و مناسب نانو ذرات نقره, در این مطالعه درصد ثابتی برای نانو ذرات نقره انتخاب شد. همچنین جهت ایجاد شبکه هیدروژلی از اتصال دهنده عرضی گلوتار آلدهید استفاده شد. با توجه به خصوصیات لیگنین و طبق بررسی های صورت گرفته بر روی فیلمهای سنتز شده مشخص گردید که هر چه میزان درصد لیگنین نمونه ها افزایش پیدا کند از یک حد مشخصی به شدت قدرت کششی فیلمها را کاهش می دهد. در این تحقیق استحکام کششی کیتوسان در حدود 55 % در بالاترین سطح بارگذاری لیگنین (25%) افزایش یافته است, که در صورت افزایش لیگنین این استحکام رو به کاهش می گذارد. بنا براین بر اساس سایر آزمون های صورت گرفته نمونه فیلمهای کامپوزیتی حاوی 25 % لیگنین و 75 % کیتوسان و 3/0 % نانو ذرات نقره و یک نمونه شاهد ( بدون نانو ذرات نقره ) جهت انجام آزمونهای اساسی انتخاب گردیدند. ساختار ريز ساختار فیلم های سنتز شده نهایی توسط میکروسکوپ الکترونی روبشی SEM و FT-IR مورد بررسی قرار گرفت. فعالیت ضد میکروبی فیلم نازک کامپوزیت هیدروژلی لیگنین / کیتوسان / نانو ذرات نقره بصورت تغییر قطر هاله عدم رشد باکتری در غلظت های مختلف بررسی شد. همچنین آزمون غلظت آنتی اکسیدان نمونه ها نیز توسط دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین اهواز انجام گرفت. تصاویر میکروسکوپ الکترونی روبشی نشان دهنده پراکندگی یکنواخت نانو ذرات در درون فیلمهای پلیمری می باشد . نتایج میکروبی بدست آمده نشان داد که نانو ذرات نقره در محلول کیتوسان / لیگنین فعالیت ضد باکتریایی بالایی در برابر باکتری های گرم مثبت و منفی دارد. همچنین اثرات آنتی اکسیدانی نمونه ها حاوی لیگنین بسیار بیشتر از نمونه های فاقد لیگنین بوده است. هر چند خود کیتوسان نیز دارای سطوح قابل قبولی از اثرات آنتی اکسیدانی می باشد .
کلمات کلیدی: هیدروژل , لیگنین , کیتوسان , نانوذرات نقره , آنتی باکتریال , آنتی اکسیدان
تاریخ دفاع: 1397
نام و نام خانوادگی: آرام احمدزاده گلسفید
عنوان پایان نامه: ارزیابی بیان برخی از ژنهای دخیل در استرس شبکه ی آندوپلاسمی در رت های نر القاء شده با واریکوسل از نژاد ویستار
رشته تحصیلی: زیست شناسی – سلولی و ملکولی
مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد ناپیوسته
استاد راهنما: دکتر مرضیه تولایی، دکتر محمد حسین نصراصفهانی
چکیده: واریکوسل به تورم غیر طبیعی شبکه ی پامپینیفرم در کیسه ی اسکروتوم اطلاق میگردد. واریکوسل یکی از شایعترین علل ناباروری در مردان بوده که به لحاظ بالینی با کاهش کیفیت مایع منی و ضعف پارامترهای اسپرمی همراه است. طبق مطالعات در افراد مبتلا به واریکوسل سطح گونه های فعال اکسیژن (ROS) استرس اکسیداتیو، آپوپتوز و در نتیجه آسیب DNA نسبت به افراد طبیعی بالاتر میباشد. در مردان نابارور این افزایش سطح استرس اکسیداتیو در طی مراحل اسپرماتوژنز ، میتواند موجب تغییر در وضعیت سیستم اکسایش کاهش سلولی ، پراکسیداسیون لیپیدهای غشائی و تجمع پروتئینهای بدتاخورده (Misfolded) و تا نخورده (Unfolded) در سلول گردد. در پاسخ به این شرایط یکی از مسیرهایی که در اسپرماتیدها با هدف حفظ هموئوستازی فعال میشود؛ مسیر UPR Unfolded Protein Response است؛ که بسته به میزان استرس حاکم بر سلول میتواند منجر به بقای اسپرمها و یا ایجاد آپوپتوز در آنها شود. UPR نشأت گرفته شده از شبکه ی آندوپلاسمی صاف (SER) و شامل سه مسیر اصلی ATF6 – PERK – IRE1 است؛ که در صورت بروز استرس با فعال سازی آبشاری پروتئینها سعی بر ادامه ی بقای اسپرماتیدها دارد امّا با ادامهی روند شرایط استرس و پیامدهای تخریبی ناشی از آن میتواند سلولها را به سمت آپوپتوز هدایت کرده و آنها را منهدم نماید. لذا در این مطالعه با القای واریکوسل در مدل حیوانی ، بیان برخی از ژنهای دخیل در استرس شبکهی آندوپلاسمی بررسی شده ؛ همچنین اثرات ناشی از القای واریکوسل بر روی کیفیت اسپرم و پارامترهای اسپرمی مورد ارزیابی قرار گرفته است.
واژه های کلیدی : واریکوسل استرس شبکه ی آندوپلاسمی مسیر UPR – آپوپتوز پارامترهای اسپرمی
نام و نام خانوادگی: بهاره علیزاده شورجستان
عنوان پایان نامه: بررسی اثر پروپرانولول بر روی پلاریزاسیون میکروگلیای موش به فنوتیپهای M1 و M2
رشته تحصیلی: زیست شناسی – سلولی و مولکولی
مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد ناپیوسته
استاد راهنما: دکتر فرشاد همایونی مقدم
چکیده: میکروگلیاها، سلولهای مسئول ایمنی ذاتی در سیستم عصبی مرکزی هستند. این سلولها علاوه بر حفاظت عصبی دارای نقش مهمی در آسیبهای عصبی از طریق التهاب میباشند. میکروگلیاها با توجه به پیامهای تنظیمی متحمل دو نوع فعال شدن متفاوت میشوند: فنوتیپ سمیت نورونی (M1) که با تولید سایتوکاینهای التهابی محیط مضری را برای نورونها ایجاد میکنند و فنوتیپ محافظ نورونی (M2) که با تولید میانجی های ضد التهابی محیط حمایت کنندهای برای نورونها ایجاد میکنند. در نتیجه کنترل پاسخ التهابی میکروگلیاها به عنوان عامل مهم در درمان اختلالات عصبی مطرح میشوند و ترکیبات دارویی میتوانند در تغییر وضعیت آنها دخالت کنند. با توجه به اینکه افراد کهنسال در معرض بیماریهای کهنسالی قرار دارند و مشخص نیست که استفاده از داروهای متنوع در سنین کهنسالی بر عملکرد میکروگلیا چه تأثیری میگذارد در این مطالعه به بررسی اثر پروپرانولول به عنوان یکی از داروهای پر مصرف در کنترل فشار خون بر روی التهاب ناشی از LPS در میکروگلیا پرداخته شد. همچنین با توجه به گزارشهای ضد و نقیض در مورد بتابلوکرها بر آمیلوئیدوپاتی، تأثیر پروپرانولول بر روی بیان ژن آنزیم تجزیه کننده انسولین و نپریلایزین توسط میکروگلیا بررسی شد. در این مطالعه میکروگلیاها از مغز نوزاد موش جنس مذکر تهیه و ابتدا به مدت 24 ساعت توسط پروپرانولول با غلظت 10μM سپس به مدت 4 ساعت و 24 ساعت توسط LPS تیمار شدند. تیمار شدند. سپس بیان نشانگرهای میکروگلیای M1 و M2 و همچنین بیان ژن IDE و Mme با روش Real time PCR اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که پیش تیمار با پرو پرانولول باعث ایجاد فنوتیپ M2 در برخی از میکروگلیاها و فنوتیپ حد واسط در برخی دیگر میشود. در ساعات اولیه اعمال استرس با (4ساعت) LPS میکروگلیاهای M2 فنوتیپ خود را حفظ کردند اما میکروگلیاهای حد واسط به سمت M1 شیفت پیدا کردند سپس وقتی برای مدت زمان بیشتری در معرض LPS قرار داده شدند (24 ساعت) میکروگلیاهای M2 نیر به سمت M1 شیفت پیدا کردند. بنابراین پروپرانولول میتواند در شرایط استرس شدید کوتاه مدت بر روی میکروگلیاها تأثیر مثبت گذاشته و جلوی پیشرفت سریع واکنشهای التهابی را بگیرد. همچنین تیمار با پروپرانولول باعث افزایش بیان IDE و Mme در میکروگلیاها میشود. تیمار سلولهای میکروگلیا با LPS نشان داد که بیان IDE و Mme پس از ایجاد استرس افزایش مییابد و احتمالاً پروپرانولول میتواند در مهار پیشرفت بیماری آلزایمر نیز مفید باشد.
کلیدواژه: میکروگلیاها، فنوتیپ M1 و M2، پروپرانول
تاریخ دفاع: 1397