چکیده پایان نامه های مقطع کارشناسی ارشد

Search
Generic filters
Exact matches only
Filter by Custom Post Type

نام و نام خانوادگی:حمیدرضا فلاح زاده
عنوان پایان نامه: قطعه بندی تصاویر MRI براساس الگوریتم بهینه سازی شیرمورچه چندهدفه
رشته تحصیلی:مهندسی پزشکی-بیوالکتریک
مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد ناپیوسته
استاد راهنما: آقای دکتر مهدی نصری
چکیده:

قطعه بندی تصاویر اولین گام در تجزیه و تحلیل تصاویر پزشکی MRI است، زیرا می تواند به صورت غیرتهاجمی اطلاعاتی را در مورد بیمار برای رادیولوژیست فراهم کند که برای روند تشخیص بیماری بسیار مهم است. کارآیی چنین سیستم تشخیصی به کمک رایانه متکی به صحت روش قطعه بندی اتخاذ شده است. در این پایان نامه سعی شد تا با استفاده از الگوریتم فراابتکاری بهینه ساز شیرمورچه، تصاویر MRI مغزی تعدادی از بیماران قطعه بندی گردد. الگوریتم بهینه ساز شیرمورچه با الهام از طبیعت، سازوکار شکار شیرمورچه را تقلید می کند. برای پیاده سازی روش پیشنهادی، ابتدا تصاویر مربوط به MRI مغزی دارای تومور به همراه تصاویر مرجع آن از پایگاه داده BraTS 2020 تهیه شد. سپس جهت آزمایش روش پیشنهادی، سکانس هایی از تصاویر مغزی سه بیمار انتخاب و قطعه-بندی شد و با تصاویر مرجع از دیتاست مقایسه شده و با معیارهای ارزیابی دایس، جاکارد، فاصله هاوسدورف و شاخص BF Score مورد ارزیابی قرار گرفت. پس از آن نتایج با دو روش قطعه بندی دیگر مقایسه شد و نتایجی که از بکارگیری روش پیشنهادی حاصل شد، در مقایسه با روش اُتسو و ارزیابی با شاخص های دایس، جاکارد، BF Score و فاصله هاوسدورف به ترتیب به میزان 56/0، 49/0، 42/0، 5/41، و در مقایسه با روش FCM به ترتیب به میزان 14/0،12/0، 11/0، 53/23 بهبود یافت. در نهایت نتایج بدست آمده از عملکرد الگوریتم پیشنهادی، نشان داد که روش ارائه شده پاسخ قابل قبولی داشته و می تواند دقت بالاتری را در قطعه بندی تصاویر ارائه دهد.

کلیدواژه: :قطعه بندی تصویر، بهینه سازی، الگوریتم فراابتکاری، الگوریتم بهینه سازی شیرمورچه، بهینه سازی چندهدفه

 

نام و نام خانوادگی:رقیه گیل چالانی
عنوان پایان نامه: طبقه بندی توده های کبدی با استفاده از شبکه های عصبی کانولوشنی بر روی تصاویر MRI
رشته تحصیلی:مهندسی پزشکی- بیوالکتریک
مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد ناپیوسته
استاد راهنما: دکتر شهربانوفلاحیه حمیدپور
چکیده:

تشخیص سریع و قابل اعتماد سرطان کبد برای شروع سریع تر درمان ممکن است نتایج بهتری برای این بیماران فراهم کند. اخیراً استفاده از روش تصاویر MRI برای تشخیص تومورهای کبدی بسیار محبوب شده است. ﺳﯿﺴﺘﻢ ﺗﺸﺨﯿﺼﯽ ﺑﻪ ﮐﻤﮏ راﯾﺎﻧﻪ ﺑﻪ رادﯾﻮﻟﻮژیست ها ﮐﻤﮏ می کند ﺗﺎ اﻃﻼﻋﺎت ﻣﻬﻢ در ﻣﻮرد ﯾﮏ ﺑﯿﻤﺎر را سریع تر درك ﮐﻨﻨﺪ و روند تشخیص و درمان بیماری تسریع یابد. مطالعه این پایان نامه با هدف پیاده سازی روشی مبتنی بر یادگیری عمیق جهت تشخیص و طبقه بندی تومورهای کبدی انجام شده است. برای این منظور ابتدا تصاویر مربوط به چهار کلاس مختلف تومورهای کبدی شامل کبد سالم (NL)، کبد دارای کیست ساده (SC)، کبد دارای تومور هیپرپلازی گرهی کانونی (FNH) و کبد دارای تومور کارسینوم هپاتوسلولار (HCC) از پایگاه داده تهیه شدند. ابتدا به منظور حذف اثرات حاشیه‌ای از تصویر، 30 درصد از سمت راست هر تصویر برش داده شد و با استفاده از روش آستانه گذاری ناحیه کبد از تصویر اصلی جدا شد. سپس با استفاده از روش سودوکالر، تصاویر مقیاس خاکستری رنگی سازی شدند و با اعمال فیلتر، ناحیه کبد از تصویر رنگی جدا شد. به منظور طبقه بندی نوع تومورهای کبدی از شبکه عصبی کانولوشنی با 14 لایه استفاده شد. ابتدا مدل CNN توسط داده های مقیاس خاکستری ناحیه کبد ایجاد شد که دقت مدل CNN برای داده های آموزش و آزمون به ترتیب برابر با 5/92 درصد و 67/81 درصد به دست آمد. در ادامه مدل شبکه عصبی کانولوشنی با تصاویر رنگی شده ناحیه کبدی ایجاد شد که دقت نهایی مدل CNN برای داده‌های آموزش و آزمون به ترتیب برابر با 100 درصد و 33/88 درصد به دست آمد. در مجموع بررسی نتایج نشان داد که با کاربرد روش سودوکالر بر روی تصاویر مقیاس خاکستری MRI و رنگی سازی آن می‌توان دقت طبقه بندی تومورهای کبدی را افزایش داد.

کلیدواژه: :تومور کبدی، MRI، شبکه یادگیری عمیق، طبقه بندی تصاویر، شبکه عصبی کانولوشنی

 

نام و نام خانوادگی:زهرا نصیرزاده
عنوان پایان نامه: بهبود کیفیت خدمات و تعادل بار در اینترنت اشیا مبتنی بر SDN با استفاده از روش های یادگیری ماشین
رشته تحصیلی:مهندسی کامپیوتر- شبکه های کامپیوتری
مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد ناپیوسته
استاد راهنما: دکتر محمدرضا مصلحی
چکیده:

نسل جدید اینترنت اشیاء متشکل از میلیون ها دستگاه است که حجم زیادی ترافیک را ایجاد می کنند. رشد تعداد دستگاه های متصل به شبکه دستیابی به کیفیت خدمات مورد نیاز و همچنین جلوگیری از اضافه بار را به چالش می¬کشد. دسته های متنوعی از برنامه های کاربردی در اینترنت اشیاء دارای الزامات کیفیت خدمات خاص خود هستند. علاوه بر این، ترافیک باید بین سرورهای اینترنت اشیاء بر اساس ظرفیت موجود هرکدام توزیع شود. در سال های آینده، حجم ترافیک و همچنین تعداد دستگاه های اینترنت اشیاء به صورت تصاعدی افزایش می یابد. این مسئله در اینترنت اشیاء صنعتی بزرگ مقیاس بیشتری دارد زیرا مدیریت اطلاعات و داده ها در صنایع حساس تر و حیاتی تراست. در اینترنت اشیاء، تعداد زیادی از دستگاه های ناهمگن دائماً در حال تبادل ترافیک سنگین از شبکه به سرورها هستند. در این حالت، توزیع نامناسب ترافیک بین سرورها باعث می شود برخی از آنها با کمبود منابع روبرو شوند و در نتیجه اضافه بار ایجاد شود. علاوه براین، از آنجا که کلاس های مختلف ترافیک در اینترنت اشیاء وجود دارد، مکانیسم های موجود ممکن است الزامات کیفیت خدمات لازم (به عنوان مثال، پهنای باند و تأخیر) را برای این حجم عظیم ترافیک برآورده نکنند. از طرف دیگر مساله توازن بار و کیفیت خدمات یک مساله NP-hard است. بنابراین ما یک الگوریتم جدید بر اساس شبکه های نرم افزار محور برای برآوردن الزامات کیفیت خدمات و ایجاد ترافیک متعادل بین سرورهای اینترنت اشیاء به طور همزمان با استفاده از یادگیری تقویتی پیشنهاد می دهیم.
برای ارزیابی عملکرد الگوریتم پیشنهادی، آزمایش های مختلفی تحت سناریوهای مختلف انجام می شود. نتایج نشان دهنده بهبود پارامترهای کیفیت خدمات، از جمله توان عملیاتی و تأخیر، همراه با تعادل بار و همزمان عدم بروز اضافه بار در سرورهای اینترنت اشیاء در ترافیک سنگین می باشد. علاوه بر این، نتایج عملکرد روش پیشنهادی در مقایسه با روش های Round Robin و Random و روش منطق فازی و سری زمانی برتری روش پیشنهادی را نشان می دهد.

کلیدواژه: :بهبود کیفیت خدمات، تعادل بار، اینترنت اشیاء مبتنی بر شبکه نرم افزار محور، یادگیری ماشین، یادگیری تقویتی

 

نام و نام خانوادگی:الناز باوندپو
عنوان پایان نامه: کنترل فازی تطبیقی میزان دوز دارو برای درمان بیماری هپاتیت با وجود نامعینی در مدل
رشته تحصیلی:مهندسی برق- کنترل
مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد ناپیوسته
استاد راهنما: دکترحمید محمودیان
چکیده:

هپاتیت های ویروسی یکی از پنج عامل عفونی مرگ زودرس بشر در سطح جهان می باشند. در جهان حدود 350 میلیون نفر دچار عفونت مزمن ویروسی هستند و سالیانه بیش از یک میلیون نفر از آنها به علت عوارض ناشی از این بیماری جان خود را از دست می دهند. در ایران نیز حدود 70-80 درصد از هپاتیت های مزمن توسط این ویروس ایجاد می شوند و در واقع هپاتیت ویروس نوع B به تنهایی مهم ترین عامل بیماری کبدی و اصلی ترین علت مرگ و میر از این بیماری در ایران محسوب می شود. داروهای مورد استفاده در این بیماری در ابتدا اینتفرون آلفا بوده که 3 مرتبه در هفته با دوز مشخص مورد استفاده قرار می گیرد, سپس با اضافه کردن پلی اتیلن گلایکول به آن و افزایش ماندگاری دارو در بدن, استفاده از اینترفرون با یک وعده در هفته رواج یافته است. هدف کلی در این پژوهش طراحی کنترل کننده ای است که بتواند با تعیین میزان دوز مشخص از دارو, تعداد سلول های آلوده به ویروس هپاتیت را کاهش و درمان کند. نتایج پژوهش به پزشکان و کادر درمان در جهت تسریع درمان کمک کرده و میزان مرگ و میر ناشی از ویروس کاهش می یابد. روش پژوهش بدین صورت است که ابتدا مدل های مختلف بیماری هپاتیت را بررسی نموده و کنترل کننده های ایجاد شده را بررسی می کنیم, سپس با تحلیل و تجزیه مدل ها و شبیه سازی آنها به طراحی کنترل کننده می پردازیم. به منظور طراحی کنترل کننده ی حلقه بسته ابتدا باید تخمین زننده ی حالت طراحی گردد, بنابراین ابتدا متغییرهای حالت شناسایی می گردد. ورودی داروی اینترفرون آلفا و خروجی تعداد سلول های آلوده به ویروس می باشد. در واقع با تعیین میزان وروی و دوز دارو, تعداد سلول های آلوده به ویروس کاهش می یابد. در این مسیر محدودیت هایی نیز تعیین می گردد از جمله محدودیت مقدار مصرف دارو به دلیل سمی بودن آن تا سیستم نیز بتواند حلقه بسته و پایدار باشد. بنابراین ورودی و خروجی باید در محدوده مجاز تعریف شده باشند همچنین محدودیتی برای میزان سلول های آلوده به ویروس در نظر گرفته می شود. بدلیل وجود یک سری پارامتر ناشناخته و همچنین اغتشاش, سیستم باید انطباق پذیر و اغتشاش پذیر باشد؛ به جهت پایدار ماندن و عدم بوجود آمدن اختلاف فاز زمان های نمونه برداری نیز به طور دقیق مشخص می گردد و در نهایت سیستم کنترل کننده ی تطبیقی فازی جهت رفع چالش های عنوان شده و رسیدن به سیستم کنترلی پایدار در محدوده مجاز طراحی شده است.

کلیدواژه: :کنترل رشد بیماری, کنترل تطبیقی فازی, نرخ دارو رسانی, هپاتیت

 

نام و نام خانوادگی: پرویز طاهری
عنوان پایان نامه: Submitted in partial fulfillment of the requirements For the degree of Master of Art
رشته تحصیلی:کارشناسی ارشد آموزش زبان انگلیسی
مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد ناپیوسته
استاد راهنما: دکتر احسان رضوانی
چکیده:

WTC is very significant for English learners. Without WTC it is impossible to use the target language. On the other hand, developing learner autonomy as the independence in one’s own learning is considered a crucial goal of education.”Moreover” than that learner autonomy in WTC is a necessity that has to be considered in language education. In this study, the researcher investigated whether there is any statistically significant relationship between learner autonomy and WTC among Iranian EFL learners. To this end, 72 English learners were homogenized out of 105 Intermediate learners. A learner autonomy questionnaire and a WTC scale, was given to them; and they were observed, for measuring situational WTC. The quantitative data gathered through these instruments were analyzed to determine the degree of correlation between these two variables. The results demonstrated a significant and moderate relationship between learner autonomy and WTC among intermediate Iranian EFL. Moreover Iranian intermediate EFL learners in this study enjoyed willing to communicate and to some extent are autonomous. Thus, it can be concluded that a significant relationship between learner autonomy and WTC can be seen in Iranian EFL learners.

کلیدواژه: :autonomy, willingness to communicate (WTC) and EFL learners

 

نام و نام خانوادگی:راضيه فقيهي
عنوان پایان نامه: استفاده از صفحه فازدر انتخاب ویژگی های پایداراز ماتریس های زنی برای طبقه بندی بیماری های سرطانی
رشته تحصیلی:مهندسي پزشكي-بيوالكتريك
مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد ناپیوسته
استاد راهنما: دكتر حميد محموديان
چکیده:
در سال هاي اخير استفاده از تجزيه و تحليل ريزآرايه ها براي تشخيص و جداسازي بيماري هاي مختلف که ميتوانند منشاء ژنتيكي داشته باشند بسيار رشد يافته است. بررسي اين اطلاعات مي تواند به شناخت عوامل تاثيرگذار بيولوژيكي که اصطلاحا بيومارکر ناميده مي شود منجر گردد. با توجه به اينکه شناخت بيومارکرها در آزمايشگاه ها ممکن است بسيار هزينه بر و يا زمان بر باشد، استفاده از روش هاي مهندسي براي شناخت آنها عموما از لحاظ زمان و هزينه مقرون به صرفه است. همچنين ارتباط و تاثيرگذاري متقابل بين بيومارکرها نيز که داراي اهميت مي باشد، ممکن است توسط تجزيه و تحليل هاي رياضي راحت تر از روش هاي آزمايشگاهي نتيجه بخش باشد. براين اساس استفاده از روش هاي رياضي و الگوريتم هاي كامپيوتري در اين حوزه که عمدتا به بيوانفورماتيك موسوم است، بسيار گسترش يافته است. در اين زمينه فعاليت ها و مطالعات گسترده اي انجام شده و چالش ها و مشکلات اين زمينه بيشتر شناسايي شده است. يكي از مسائل در اين حوزه، ايجاد پايگاه هاي داده بزرگ از ماتريس هاي بيان ژن است که تجزيه و تحليل رياضي و بيولوژيكي آنها را پيچيده کرده است. پيچيدگي انتخاب ژن هاي تاثير گذار و يا بيومارکرهاي مهم از بين اطلاعات هزاران ژن با تعداد نمونه هاي کم موجود باعث گرديده تا روش هاي متفاوت و مدل هاي مختلفي ارائه گردند. نتايج ارائه شده در اين مدل ها چالش جديدي را نشان مي دهند که بيانگر وجود مجموعه هاي مختلفي از ژن ها هست که با دقت بالا مي توانند نمونه ها را جداسازي نمايند اما وابستگي شديدي به نمونه هاي آموزشي دارند. کاهش اين وابستگي چالش مطالعات اخيري است که در اين پايان نامه نيز بررسي شده-است. در اين مطالعه، سعي بر اين است که روش دياگرام فاز که در مطالعات قبلي براي کاهش واريانس نتايج معرفي شده است، به گونه اي توسعه يابد که وابستگي مدل را به نمونه هاي آموزشي کاهش دهد. در روش دياگرام فاز که براساس انتخاب تصادفي ويژگي هاي مختلف است، مجموعه ويژگي هايي انتخاب مي گردند که داراي پاسخي با نوسانات کمتر باشند. علاوه بر اين سعي گرديده است که مجموعه هاي ژني انتخاب شده داراي پايداري نسبي باشند تا با بتوان نتايج رياضي مدلـها را به نتايج بيولوژيكي مطلوب نزديك نمود. به همين دليل در روش پيشنهادي معيار شباهت با الگوريتم جديدي مورد استفاده قرار گرفته است تا انتخاب ژن هاي نهايي در مجموعه-هاي پايدارتري قرار بگيرند. نتايج روش پيشنهادي بر روي چهار پايگاه داده شناخته شده از ماتريس هاي پروفايل ژني پياده سازي گرديده است. اگرچه به دليل محدوديت هاي باليني امکان بررسي نتايج به صورت تجربي و در آزمايشگاه ها و کلينيك هاي تخصصي وجود ندارد، اما نتايج رياضي بيانگر برابر و يا بهبود نسبي نتايج در مقايسه با نتايج قبلي مي باشند. شايان ذکر است که عمدتا در مطالعات قبلي که در اين حوزه انجام گرديده است معيار پايداري در نظر گرفته نشده است.
کلیدواژه: :تجزيه و تحليل ريزآرايه، انتخاب پايدار بيومارکر، دياگرام فاز

نام و نام خانوادگی:سیده مرضیه حسن صحراکار
عنوان پایان نامه: طراحی گاورنر برای نیروگاه‌های آبی با استفاده از کنترل مد لغزشی
رشته تحصیلی:مهندسی برق – الکترونیک
مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد ناپیوسته
استاد راهنما: دکتر عبدالحسین رضائی
چکیده:
فناوری اتوماتای سلولی کوانتومی نقطه‌‍‌ای (QCA) یک فناوری جدید در مقیاس نانو است که می‌تواند جایگزین مناسبی برای فناوری CMOS باشد. این فناوری دارای مزایایی مانند توان مصرفی پایین، سرعت بالای انتقال داده‌ و ابعاد بسیار کوچک در مقایسه با فناوری‌های متداول مورد استفاده در صنعت می‌باشد. از طرف دیگر شمارنده‌ها نقش اساسی در مدارهای ترتیبی دارند. در این پایان‌نامه ساختار جدیدی برای پیاده‌سازی مدار شمارنده در فناوری QCA ارائه شده است. در ابتدا شمارنده یک بیتی و سپس شمارنده سه بیتی بصورت تک‌لایه و چندلایه طراحی شده است. مدارهای طراحی شده در نرم افزار QCADesigner نسخه 3/0/2 شبیه‌سازی شده‌اند. شمارنده یک‌بیتی دارای ۳۵ سلول و مساحت 03/0 میکرومترمربع و تاخیر 75/0 سیکل ساعت می‌باشد. شمارنده سه بیتی تک‌لایه و چندلایه به ترتیب با مساحت 14/0 و 07/0 میکرومترمربع، 156 سلول و تاخیر1 سیکل ساعت پیاده‌سازی شده است. نتایج شبیه‌سازی نشان می‌دهد بهبود مساحت، تاخیر و تعداد سلول به ترتیب 30درصد، 50 درصد و20درصد در طراحی تک‌لایه، 68 درصد، 50 درصد و 20 درصد در طراحی‌ چندلایه در مقایسه با دیگر شمارنده‌ها می‌باشد.
کلیدواژه: :فناوری اتوماتای سلولی کوانتومی نقطه‌‍‌ای (QCA)، شمارنده Counter، مدارهای دیجیتال

تاریخ دفاع: 1399

نام و نام خانوادگی: احسان عابدی
عنوان پایان نامه: طراحی گاورنر برای نیروگاه‌های آبی با استفاده از کنترل مد لغزشی
رشته تحصیلی:مهندسی کامپیوتر- شبکه‌های کامپیوتری
مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد ناپیوسته
استاد راهنما: دکتر آوید آوخ
چکیده:
با گسترش شبکه و افزایش کاربران آن و همچنین پدید آمدن فناوری‌های جدیدی مانند رایانش ابری و کلان‌داده، مدیریت شبکه‌های سنتی دشوار شده است. به‌تازگی، برای بهبود این موضوع، مفاهیمی همچون شبکه نرم‌افزار محور و شبکه مجازی ظهور نموده‌اند که باعث مدیریت‌پذیری بهتر شبکه می‌شوند. از دیگر چالش‌های مهم این حوزه، ضرورت بهره‌برداری بیشتر از زیرساخت شبکه است. ارائه‌دهندگان خدمات، به‌منظور کسب سود بیشتر، لازم است با توزیع مناسب بار بر روی شبکه به استفاده حداکثری از زیرساخت دست یابند. همچنین کاهش هزینه‌های مصرف انرژی نیز از چالش‌های موجود در این حوزه فعالیت می‌باشد. در این پایان‌نامه، سعی داریم، از طریق ادغام الگوریتم‌های رتبه‌بندی چند‌هدفه و منطق‌فازی، روشی ارائه نماییم تا به کمک آن بتوان در حد امکان به پاسخی مناسب برای چالش‌های فوق دست یافت. در این روش پیشنهادی، با بهره‌گیری تلفیقی از برنامه¬ریزی آرمانی وزن¬دار که یکی از روش‌های کارآمد و در عین حال ساده در تصمیم‌گیری چند هدفه است، به‌همراه منطق فازی سعی نمودیم، راهی برای بهبود کارایی شبکه-های نرم‌افزار محور ارائه نماییم. برخلاف برنامه‌ریزی خطی که مستقیماً به بهینه‌سازی تابع هدف می‌پردازد، روش برنامه‌ریزی آرمانی به حداقل نمودن انحراف بین اهداف و راه‌حل بهینه می‌پردازد. لذا در این تکنیک، ابتدا اهداف توسط تصمیم‌گیرنده اولویت‌بندی می‌شوند وسپس تابع هدف مسئله اصلی فرمول‌بندی می‌گردد. در این پایان‌نامه درپی دست‌یابی به چهار هدف بهینه‌سازی ترافیک شبکه، کاهش هزینه مهاجرت، بهینه‌سازی مصرف انرژی و بهبود زمان پاسخ‌گویی، الگوریتمی پیشنهاد می‌دهیم که هرچند؛ به‌احتمال زیاد نمی‌تواند سرویس‌دهنده‌ای برای پوشش همه اهداف فوق انتخاب کند ولی به پاسخی دست یابد که از دیدگاه چهار هدف ذکر شده فوق، شرایط بهینه و نه لزوماً بهترین شرایط را دارا باشد. در واقع، الگوریتم پیشنهادی باید، در مجموع از شرایط بهینه‌ای برخوردار باشد و نه بهترین شرایط. این، بدین معناست که ما در این تحقیق به‌دنبال انتخاب بهترین شرایط در هر یک از پارامترها نیستیم، بلکه سعی داریم سرویس‌دهنده‌ای را انتخاب نماییم که به‌طور نسبی، در تمامی پارامترها شرایط بهینه را دارا باشد. نتایج آزمایشهای انجام شده نشان می‌دهد که در مقایسه با عملکرد الگوریتم پیشنهادی در مقاله مرجع، هرچند در زمینه تحمل ترافیک، الگوریتم مقاله مرجع عملکرد بهتری دارد ولی در مجموع، روش پیشنهادی این پایان‌نامه با 6 درصد بهبود، در کل نتایج بهتری را حاصل نموده است.
کلیدواژه: :برنامه‌ریزی آرمانی، برنامه‌ریزی خطی، شبکه مجازی، شبکه نرم‌افزار محور، مصرف انرژی

تاریخ دفاع: 1398

نام و نام خانوادگی: زینب ثالثی
عنوان پایان نامه: Submitted in partial fulfillment of the requirements For the degree of Master of Art
رشته تحصیلی:کارشناسی ارشد آموزش زبان انگلیسی
مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد ناپیوسته
استاد راهنما: دکتر خیرزاده
چکیده:
Learning phrasal verbs (PVs) is of vital importance in both written and spoken English, especially for those English learners who must use English as a second language (ESL) in their daily interactions with proficient speakers. This study focused on two particles (out and in) in exploring a more effective model for presenting PVs in an ESL context. PVs are the focus of this study because they are an essential component of English vocabulary but are typically regarded as very difficult for EFL students to master. For this purpose, an experimental design was used to compare the effect of instruction through image-schematic container illustrations of 16 PVs (supported by the container metaphor model) and a definition-only illustration of the same 16 PVs (supported by the traditional model of PV instruction). The participants consisted of 30 intermediate-level students enrolled in English language vocabulary classes at Afagh language institute, Isfahan who were divided into two experimental groups. Three types of instruments, including one pre-test and two post-tests, were used in this experiment to examine the effectiveness of the container metaphor model compared with the traditional model. The findings of this study challenge the traditional view regarding the difficulty of teaching the meanings of these 16 PVs and suggest that the container metaphor model is more conducive to PV learning and retention. The practical implications demonstrated from these results can be used by EFL teachers and educational stakeholders to validate English-teaching practices. Therefore, this model was recommended to be considered as one model of presenting PVs. The current study demonstrated that researchers should include infrequent PVs in their research in addition to the frequent ones. Finally, limitations of the current study are identified and recommendations for conducting future studies on this topic are proposed.

کلیدواژه: :Cognitive linguistics, Conceptual metaphor, Container metaphor, Image schema, Metaphor, Phrasal verbs, Traditional method of instruction

 

نام و نام خانوادگی: مینا محتشمیان
عنوان پایان نامه: Submitted in partial fulfillment of the requirements For the degree of Master of Art
رشته تحصیلی:کارشناسی ارشد آموزش زبان انگلیسی
مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد ناپیوسته
استاد راهنما: دکتر بهاره خزایی نژاد
چکیده:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی حذف زبان انگلیسی از برنامه درسی مدارس ایران: دیدگاه معلمان زبان انگلیسی؛ است. در این تحقیق از نظر روش شناسی از روش تحقیق کیفی و کمی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را معلمان و دانش آموزان مدارس تشکیل می دهند که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. 60 دانشجو برای شرکت در مطالعه انتخاب شدند. همچنین 20 معلم نیز انتخاب شدند. هر دو جنس در مطالعه شرکت کردند. دانش آموزان حدود 15 سال سن داشتند. چون دبیرستان بودند همچنین، سن معلمان از 30 تا 55 سال بود. به عنوان ابزار، پرسشنامه محقق در پژوهش استفاده شد و حذف زبان انگلیسی از برنامه درسی مدارس ایران از دیدگاه معلمان و دانش آموزان EFL ارزیابی شد. با توجه به نتایج 31 زیرمعیار و 8 معیار به دست آمد. ابزار دوم پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. همچنین با دانش آموزان و معلمان با 10 سوال تشریحی در رابطه با تجربیات آنها از تدریس زبان انگلیسی در مدارس مصاحبه شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی توسط Smart PLS v.3 استفاده شد. نتیجه گیری شد که دیدگاه معلمان و دانش آموزان به حمایت از یادگیری زبان انگلیسی در مدارس ایران منجر می شود.
کلیدواژه: :حذف زبان انگلیسی، برنامه درسی مدارس ایرانی، دیدگاه معلمان و دانش آموزان

43591