چکیده پایان نامه های مقطع کارشناسی ارشد

Search
Generic filters
Exact matches only
Filter by Custom Post Type

نام و نام خانوادگی: محمد مهدی ارزانی
عنوان پایان نامه: بهبود مصرف انرژی در محیط‌های SDN مبتنی بر شبکه اینترنت اشیاء با استفاده از الگوریتم گرگ خاکستری
رشته تحصیلی: مهندسی کامپیوتر -شبکه‌ها‌ی کامپیوتری
مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد ناپیوسته
استاد راهنما: دکتر حسین مرادی
چکیده:
اینترنت اشیاء یک الگوی امیدوار کننده فناوری در دنیای ارتباطات امروزه به شمار می‌رود. ارتباط متقابل دستگاه‌های هوشمند، محرک‌ها، حسگرها و دستگاه‌های فیزیکی با اینترنت، منجر به محدودیت‌های مربوط به منابعی مانند مصرف انرژی و بازده انتقال می‌شود. مصرف انرژی گره‌های حسگر پس از چنین استقرار عظیمی همواره به عنوان یک مسئله جدی به شمار می‌رود. شارژ یا تعویض باتری در شبکه‌های حسگر غیرممکن است. بنابراین، طراحی گره‌های حسگر با مصرف انرژی بهینه بسیار مهم است که باعث بهبود کارایی کلی شبکه می‌شود. هم چنین انتقال کارآمد و به موقع بسته‌های مهم نیز در سناریوهای اینترنت اشیاء مسئله‌ای مهم است. اگرچه راه حل‌های زیادی برای برآوردن الزامات کیفیت سرویس برای برنامه‌های مختلف مبتنی بر اینترنت اشیا ارائه شده است، اما هنگامی که تعداد گره‌ها بسیار زیاد می‌شود، معمولاً افزایش قابل توجهی در عملکرد شبکه ایجاد نمی‌کنند. فناوری شبکه مبتنی بر نرم افزار (SDN)، بستر برجسته‌ای را برای حل این مسئله در محیط اینترنت متراکم و ناهمگن فراهم کرده است. در این تحقیق، ما برای غلبه بر این مشکل یک الگوی مدل سازی جدید سازمان یافته بر روی یک روش پیاده سازی دو سطحی را ارائه می‌دهیم. برای سطح اول، ما یک پروتکل مسیریابی جدید بر اساس الگوریتم گرگ خاکستری پیشنهاد می‌کنیم. هدف اصلی استفاده از الگوریتم گرگ خاکستری، به حداقل رساندن تعداد پیام‌های کنترلی رد و بدل شده در شبکه و انتخاب بهترین گره سرخوشه در شبکه حسگر بیسیم است. برای سطح دوم از الگوریتم یادگیری عمیق Q در شبکه مبتنی بر نرم افزار (SDN) برای انتخاب بهترین مسیر هدایت بسته‌ها استفاده می‌شود. شبیه‌سازی نشان می‌دهد که مدل پیشنهادی، از نظر متوسط مصرف انرژی، مدت زمان ماندگاری شبکه عملکرد قابل توجهی دارد.
کلیدواژه: :محیط SDN، اینترنت اشیاء، الگوریتم گرگ خاکستری، مصرف انرژی، یادگیری تقویتی عمیق

تاریخ دفاع: پاییز 1400

نام و نام خانوادگی: فاطمه السادات توحیدی
عنوان پایان نامه: مدل تشخیص نفوذ مبتنی بر یادگیری عمیق در محاسبات مه برای محافظت از شبکه اینترنت اشیا
رشته تحصیلی: مهندسی کامپیوتر -شبکه‌ها‌ی کامپیوتری
مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد ناپیوسته
استاد راهنما: دکتر حسین مرادی
چکیده:
ببا توسعه اینترنت اشیا، قابلیت‌های محاسبات، زیرساخت‌های شبکه، ذخیره‌سازی و مدیریت داده‌ها به‌طور چشمگیری به لبه شبکه‌ها گرایش پیدا کرده است. این امر، ضرورت استفاده از الگوی محاسبات مه را تسریع نموده است. به دلیل در دسترس بودن اینترنت، بیشتر فعالیت‌های تجاری ما با سیستم عامل اینترنت اشیا یکپارچه و هماهنگ شده است. محاسبات مه باعث افزایش استراتژی جمع‌آوری و پردازش حجم عظیمی از داده‌ها شده است. از طرف دیگر، حملات و فعالیت‌های مخرب، پیامدهای نامطلوبی بر توسعه اینترنت اشیا، مه و رایانش ابری دارد. این امر منجر به توسعه بسیاری از مدل‌های امنیتی با استفاده از محاسبات مه برای محافظت از شبکه اینترنت اشیا شده است. بنابراین، برای محیط اینترنت اشیا پویا و مقیاس‌پذیر در حجم بالا، یک سیستم تشخیص نفوذ مبتنی بر معماری توزیع شده (IDS) نیاز است که می‌تواند محاسبات متمرکز موجود را به گره‌های محلی مه توزیع کند و حملات IoT مدرن را به‌طور کارآمد تشخیص دهد. به منظور دفاع در برابر حملات IoT مدرن، در این تحقیق یک IDS توزیع شده با استفاده از محاسبات مه و مبتنی بر الگوریتم یادگیری عمیق ارائه می‌گردد.
کلیدواژه: :سیستم تشخیص نفوذ، یادگیری عمیق، محاسبات مه، اینترنت اشیا

تاریخ دفاع: پاییز 1400

نام و نام خانوادگی: زهرا کبیری
عنوان پایان نامه: یک الگوریتم بهبود یافته مبتنی بر ژنتیک و OPSO جهت مهاجرت سوئیچ ها در شبکه‌های‌ نرم‌افزار‌محور توزیع‌شده
رشته تحصیلی: مهندسی کامپیوتر -شبکه‌ها‌ی کامپیوتری
مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد ناپیوسته
استاد راهنما: دکتر بهرنگ برکتین
چکیده:
برای حل مشکلات ومحدودیت‌های شبکه‌های سنتی،ساختاری به نام شبکه‌های نرم افزار محورمعرفی شده است.بنابراین با توجه به محدودیت عملکرد و ظرفیت پردازشی کنترل کننده‌ی واحد و به منظورکاهش نرخ انتقال بخش داده، استفاده بهینه‌تر ازمنابع، همچنین رفع چالش‌هایی مانند دسترس‌پذیری، مقیاس‌پذیری، نقطه شکست، سربار، کاهش کیفیت سرویس، کاهش گذردهی، عدم استفاده بهینه از منابع و تاخیر انتقال داده، به خصوص در مراکز داده بزرگ، نیاز به کنترل‌کننده‌های توزیع شدهجهت دستیابی به مقیاس‌پذیری و قابلیت اطمینان، به شدت احساس میشود. استفاده از کنترلرهای چندگانه توزیع شده، یک روش در پاسخ به محدودیت‌های معماری شبکه‌ها‌ی تک‌کنترلر با دستیابی به یک مقیاس بزرگ و سطح کنترلرقابل اعتماد است. با این وجود با خود یکسری چالش‌های جدیدی اعم از تعادل بار در کنترلرهای توزیع شده به همراه دارد. بار توزیع شده‌ی بالانس نشده روی کنترلر باعث افزایش تأخیر پاسخ برای جریان‌های پردازش شده و کاهش گذردهی کنترلرمی‌شود.مهاجرت سوئیچ یک روش کارآمد برای حل این مشکل است.طرح‌های موجود اکثرا برای حل مشکل تک‌کنترلر؛ استقرار چند کنترلر توزیع‌شده را بیان کرده‌اند.در مشکل توازن بار مسائلی همچون ظرفیت کنترلری که قرار است به آن مهاجرت انجام شود،موقعیت و محل قرارگیری کنترلرکمتر مورد توجه قرار گرفته است و فقط برای رهایی از گلوگاه ایجاد شده مهاجرت انجام شده است. مسأله‌ای که در اکثر مطالعات به چشم می‌خورد با در نظر گرفتن متریک‌های مختلف و با استفاده از الگوریتم‌های متفاوت از جمله فرااکتشافی مشکل توازن بار و عملکرد شبکه سنجیده شده است.ولی دارای معایبی از جمله: مهاجرت تصادفی، عدم وجود یک تعادل بین هزینه‌های مهاجرت و تعداد مهاجرت، در نظر نگرفتن بار کنترلر همسایه برای انجام مهاجرت هستند. در روش پیشنهادی با تعیین یک آستانه متغیر که در هر لحظه با تغییرات و نوسانات شبکه مقدارش تغییر می‌کند بار کنترلر سریز شده را تشخیص داده و سپس با استفاده ازترکیب الگوریتم ژنتیک و OPSO سعی در انتخاب بهترین کنترلر با ظرفیت مناسب و مهاجرت سوئیچ‌ها به مکانی مناسب را داریم.به عبارتی با استفاده از الگوریتم ژنتیک جمعیت با بالاترین برازش را تولید کرده.سپس در الگوریتم OPSO که شامل دو الگوریتم PSO تودرتو است با استفاده از سرعت هر ذره برای حرکت به سمت بهترین موقعیت سراسری و بهترین موقعیت محلی، بهترین راه‌حل از بین ذرات وارد شده درPSO اول محاسبه می‌گردد. به موازات اجرای الگوریتم PSO اول، الگوریتم PSO دوم که برای بهبود پارامترهای PSO اول در نظر گرفته شده است با محاسبه بهترین اوزان به ازای هر ذره در الگوریتمPSO دوم، بهترین و بهینهترین راه‌حل را بین ذرات برای مهاجرت سوئیج‌ها به کنترلر مناسب را پیدا می‌کند. نتایج روش پیشنهادی که در محیط شبیه‌ساز Cbench و کنترلرFloadlight پیاذه سازی شده است بهبود 24.72 درصدی در گذردهی و بهبود13.96درصدی در تعداد مهاجرت را نشان می‌دهند.

کلیدواژه: : شبکه‌ها‌ی‌ نرم‌افزار‌محور،مهاجرت سوئیچ، الگوریتم ژنتیک، الگوریتم بهینه‌سازی ازدحام ذرات بهینه‌شده، توازن بار، گذردهی

تاریخ دفاع: بهمن 1398

نام و نام خانوادگی: نازنین عصاره
عنوان پایان نامه: ارزیابی تکوین تخمک و تولید جنین آزمایشگاهی بز در حضور و عدم حضور LH و FSH
رشته تحصیلی: رشته زیست‌شناسی سلولی و مولکولی
مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد ناپیوسته
استاد راهنما: دکتر مهدی حاجیان- دکتر محمدحسین نصر اصفهانی
چکیده:
از آنجا که کیفیت و کمیت جنین حاصل از بلوغ آزمایشگاهی تخمک (In vitro maturation) در مقایسه با جنین حاصل از تخمک بالغ شده در شرایط طبیعی بدن (In vivo maturation) پایین تر از حد انتظار است، بهبود مطالعات مربوط به عوامل تنظیمی پتانسیل تکوین تخمک ضروری است. شایستگی تکوین در مجموعه تخمک و سلول های کومولوس (Cumulus oocyte complex) نتیجه اثرات هورمون های اندوکراین و فاکتور های مترشحه از سلول های کومولوس و گرانولوزا می باشد. هدف از این مطالعه تعیین اثر (CNP) Natrioretic peptide type C، (PGE2) Prostagelandin E2 و (AREG) Amphiregulin مترشحه از سلول های گرانولوزا بر بلوغ و تکوین تخمک بزی است.
در این مطالعه ابتدا غلظت سنجی مکمل های مورد استفاده انجام گرفت و پس از آن تخمک های نابالغ بزی به مدت 8 ساعت در معرض غلظت 1000 نانومولار CNP و به مدت 18 ساعت در معرض غلظت 1 نانومولار PGE2 و 600 نانومولار AREG کشت داده شده اند. پس از 26 ساعت شاخص انبساط سلول های کومولوس، وضعیت بلوغ میوزی هسته با رنگ آمیزی Hoechst، درصد تسهیم، بلاستوسیست و تعداد بلاستومر جنین های بدست آمده با رنگ آمیزی افتراقی ارزیابی شد. همچنین در ادامه بررسی میزان قطره های چربی با رنگ آمیزی Nile Red، بیان ژن های درگیر در مسیر لیپولیز از جمله (ATGL) Adipose triglyceride lipase (مرتبط با لیپولیز)، (PLIN2) Prelipin2 و (DGAT1) Diacylglycerol acyltransferase1 (مرتبط با ذخیره لیپید) مورد بررسی قرار گرفتند.
در غلظت 1000 نانومولار CNP به مدت هشت ساعت همزمانی توقف میوز و کاهش قطره های چربی را شاهد بودیم. در ادامه کاهش میزان قطره های چربی، همچنین بیان ژن های مرتبط با این پروسه، ATGL (دخیل در لیپولیز) افزایش معناداری در مقایسه با گروه conventional IVM و (TCM) Tissue culture medium داشته، بیان PLIN2 (مرتبط با ذخیره لیپید) افزایش معناداری در مقایسه با گروه conventional IVM داشته اما در سطح DGAT1 تفاوت معناداری در هیچ یک از گروه ها مشاهده نشد. در گروه CNP(8h) PGE2(1nM) افزایش معناداری برای درصد تخمک ها متافاز دو و درصد بلاستوسیست در مقایسه با گروه کنترل را شاهد بودیم. در گروه CNP(8h) AREG(600nM) افزایش معناداری برای درصد تخمک ها متافاز دو، درصد بلاستوسیست و تعداد سلول Trophectoderm در مقایسه با گروه کنترل شاهد بودیم و در نهایت با تایید غلظت های مورد استفاده در روند این آزمایش، تفاوت معناداری در شاخص انبساط سلول های کومولوس در گروه CNP(8h) PGE2+AREG(18h) در مقایسه با گروه conventional IVM مشاهده نشد و از طرفی کاهش معناداری برای درصد تخمک ها متافاز دو در گروه CNP(8h) PGE2+AREG(18h) در مقایسه با conventional IVM شاهد بودیم. همچنین تفاوت معناداری برای درصد تسهیم و بلاستوسیت در گروه CNP(8h) PGE2+AREG(18h) در مقایسه با conventional IVM مشاهده نشد و در آخر افزایش معناداری در تعداد سلول های Trophectoderm گروه CNP(8h) PGE2+AREG(18h) در مقایسه با گروه کنترل مشاهده شد.
این مطالعه مدارکی فراهم کرد حاکی از اینکه CNP از طریق سلول های کومولوس منجر به توقف میوز و فعال کردن مسیر لیپولیز و در نهایت باعث کاهش قطره های چربی شده و همچنین PGE2 و AREG منجر به بهبود بلوغ، انبساط سلول های کومولوس و کیفیت جنین در عدم حضور LH و FSH شده اند.

کلیدواژه: : بلوغ آزمایشگاهی، شایستگی تکوین، Natriuretic peptide، Amphiregulin، Prostagelandin E2، بز

تاریخ دفاع: پاییز 1399

نام و نام خانوادگی: مهدی صادقیان
عنوان پایان نامه: مدلسازی و طراحی کنترل کننده پیش بین برای کنترل سطح درام بویلر مولد بخار بازیابی حرارت (HRSG)
رشته تحصیلی: مهندسی برق- کنترل
مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد ناپیوسته
استاد راهنما: دکتر مسعود عسکری
چکیده:
ببویلر های بازیابی حرارتHRSG امروزه جهت بهره وری انرژی و کاهش آلایندگی در خروجی توربین های گاز جهت تولید بخار مورد نیاز سیستم های نیروگاهی، پالایشی و پتروشیمی نصب می شوند. یکی از مسائل بسیار مهم در بویلر ها کیفیت تولید بخار و قابلیت اطمینان در کنترل مطلوب سطح آب درام آن می باشد. جهت کنترل خوب یک فرآیند نیاز به مدل دقیقی از آن می باشد. بنابر این با استفاده از روشهای گسترده شناسایی سیستم ها می¬توان مدل مناسبی از فرآیند بدست آورد. در این تحقیق جهت کنترل سطح درام در حالت های سه المنته و تک المنته با کنترل کننده پیش بین در ابتدا یک مدل از فرآیند سطح درام توسط شناسایی سیستم بدست آمد. سپس در حالت های سه المنته و تک المنته کنترل کننده های PID و MPC مورد شبیه سازی قرار گرفت. رعایت قید سطح آب درام در کنترل کننده MPC نسبت با کنترل کننده PID مقایسه شد. در حالت سه المنته از بلوک محاسبات جهت تعیین ست پوینت استفاده شده است. همچنین با اعمال یک سیگنال اغتشاش بر روی کنترل والو ورودی آب یک شبیه سازی انجام گرفت. سپس با مقایسه کنترل کننده PID و MPC مشخص گردید که زمان نشست خروجی در کنترل کننده پیش بین بهتر و همچنین تاثیر اغتشاش کنترل والو آب در کنترل با MPC خیلی کمتر است. همچنین تغییرات باز و بسته شدن کنترل والو آب در حالت های مختلف بررسی شد و نتایج نشان داد تغییرات باز و بسته شده کنترل والو آب در حالت-های مختلف و با وجود اغتشاش در کنترل با MPC بسیار کمتر از کنترل با PID می باشد. در آخر پیشنهاد هایی جهت بهبود کنترل کننده پیش بین ارائه شد.
کلیدواژه: مدلسازی; کنترل کننده پیش بین; کنترل سه المنته; بویلرHRSG

تاریخ دفاع: پاییز 1400

نام و نام خانوادگی: حمیدرضا مسموعي
عنوان پایان نامه: بررسي تولید نانوالیاف صمغ فارسي_ پلي وینیل الکل به روش الکتروریسي
رشته تحصیلی: مهندسي شيمي -نانوفناوري
مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد ناپیوسته
استاد راهنما: دکتر علیرضا علافچیان

چکیده:
الکتروريسي فرايندي براي تهيهي الياف پليمري زيرميکرون است که الياف حاصل از اين تکنيک به دليل ظرافت و تخلخل بالا، ويژگيهاي منحصر به فردي را در حيطههاي پزشکي، دارويي و غذايي نشان دادهاند. به دليل شباهت اين ساختارها به ماتريسهاي برون سلولي، از آنها به عنوان پوششهاي محافظتي و ترميم کننده زخم استفاده شده است. عمده ترکيبات استفاده شده به منظور توليد الياف زيرميکروني، ترکيبات شيميايي سنتزي بودهاند. با توجه به اثرات نامطلوب اين ترکيبات محققين و صنعتگران در سالهاي اخير سعي بر حذف و يا کاهش مصرف ترکيبات سنتزي در توليد نانو/ميکروالياف داشتهاند. در همين راستا در پژوهش حاضر هدف اصلي توليد نانوالياف به روش الکتروريسي با استفاده از صمغ فارسي است. به دليل ضعف احتمالي اين صمغ طبيعي در ايجاد نانوالياف، از نسبتهاي مختلف اين ترکيب با پليوينيلالکل در مراحل الکتروريسي استفاده شد. محلولهاي اوليه به دست آمده از نسبتهاي مختلف ترکيب پليوينيلالکل و صمغ فارسي از نظر ويژگيهاي مختلف نظير رسانايي الکتريکي، ويسکوزيته و pH مورد بررسي قرار گرفتند. نتايج نشان داد که افزايش صمغ در محلولهاي اوليه سبب کاهش ويسکوزيته و هدايت الکتريکي و افزايش کشش سطحي ميشود. در ادامه از محلولهاي تهيه شده با استفاده از دستگاه الکتروريسي سوزني نانوالياف توليد شد. تصاوير ميکروسکوپي نمونههاي توليد شده نشان داد که استفاده از صمغ در نسبتهاي بالاتر از 06 درصد مانع از ايجاد نانواليافي با ساختار مناسب ميشود. نتايج بررسي ويژگيهاي حرارتي نمونه ها نشان داد که اضافه شدن پليوينيلالکل، سبب بالاتر رفتن مقاومت حرارتي فيبرها ميشود. در پايان نتايج پژوهش حاضر نشان داد کهمي توان از صمغ فارسي به عنوان منبعي مناسب جهت توليد نانو ساختارها استفاده نمود.
کلیدواژه: الکتروريسي، نانوالياف، پليوينيلالکل، صمغ فارسي.

تاریخ دفاع:1399

نام و نام خانوادگی: سارا حیدری گودرزی
عنوان پایان نامه: کنترل مقاوم غیرخطی دوحلقه ای برای مساله ردیابی مسیر زیردریایی های بدون سرنشین
رشته تحصیلی: مهندسی شیمی گرايش طراحی فرآیند
مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد ناپیوسته
استاد راهنما: دکتر وحید جوانبخت

چکیده:
بوتیل گلایکول یا اتیلن گلایکول مونو بوتیل اتر، یک ترکیب اتری است که به عنوان حلال، کاربرد وسیعی در بسیاری از صنایع دارد. این محصول در حال حاضر تولید داخلی نداشته و وارداتی است. سنتز این محصول در راکتور ناپیوسته، به صورت دو مرحله‌ای می‌‌باشد. در مرحله اول ابتدا نرمال بوتانول و اتیلن اکساید در حضور کاتالیست واکنش می‌دهند و سپس در مرحله دوم برای جداسازی اجزای سبکی که وارد واکنش نشده‌اند، تقطیر و جداسازی تحت فشار خلا صورت می‌پذیرد. اثر کاتالیست در مکانیزم و پیشبرد مسیر واکنش بسیار موثر است. برای تولید این محصول، از کاتالیست همگن پتاسیم هیدروکسید استفاده گردید. پتاسیم هیدروکسید به علت دسترسی آسان و قیمت ارزان، از کاتالیست‌های مرسوم در عملیات اتوکسیلاسیون می‌باشد. میزان گزینش‌پذیری بوتیل گلایکول با این کاتالیست، طبق آنالیز کروماتوگرافی گازی، 25 درصد است. به علت گزینش‌پذیری پایین محصول در استفاده از کاتالیست همگن، سه نوع کاتالیست ناهمگن اکسید فلزی بر پایه آلومینا سنتز و برای تولید بوتیل گلایکول استفاده گردید. این کاتالیست بر پایه آلومینیوم سنتز شد که از فلز‌های منیزیم، استرانسیوم و وانادیوم در این کاتالیست‌ها با نسبت‌های متفاوت استفاده گردید. آنالیزهای شناسایی کاتالیست‌ها از جمله XRD ،SEM،BET، ICP، FT- IR و TPD نیز مورد بررسی قرار گرفت. این کاتالیست‌ها با کدهای MO05, MO03 و MO06 نامگذاری گردید. مساحت سطح این کاتالیست‌ها طبق آنالیز BET به ترتیب برابر با m2/g 89/12، m2/g 90/60 و m2/g 879/92 است. حجم کل حفرات نانو ذره‌ها به ترتیب برابر است با cm3/g 088499/0 و cm3/g 2798/0 ، cm3/g4724/0 و همچنین اندازه ذره‌ها به ترتیب برابر با nm 463/27، nm 377/18 و nm 346/20 می‌باشد. نتایج آنالیز ICP، صحت انجام مواد بکار رفته در مراحل سنتز کاتالیست‌های MO03، MO05 و MO06 را تایید کرده است. نتایج تصاویر SEM نشان داد که توزیع مواد تشکیل دهنده کاتالیست‌ها نسبتاً یکنواخت بوده است. همچنین اندازه ذرات کمتر از 100 نانومتر می‌باشد. آنالیز CO2-TPD تعیین کننده سایت‌های بازی کاتالیست‌های سنتزی می‌باشد. اثر کاتالیست ناهمگن اکسید فلزی بر گزینش‌پذیری محصول نهایی بوتیل گلایکول بررسی شد. طبق نتایج کروماتوگرافی گازی، گزینش‌پذیری محصول بوتیل گلایکول تولیدی با کاتالیست‌هایMO03،MO05 و MO06 به ترتیب برابر با 58%، 54% و 73% است. طبق نتایج حاصل شده از آنالیز‌ کاتالیست‌ها و آنالیز کروماتوگرافی گازی از محصول نهایی، می‌توان گفت با استفاده از فلز وانادیوم در فرایند تولید کاتالیست MO06 و ایجاد سطحی با مساحت بالاتر و حجم کل حفرات بیشتر، بوتیل گلایکول با گزینش‌پذیری بیشتری نسبت به کاتالیست‌های سنتزی دیگر تولید شد.
کلیدواژه: بوتیل گلایکول، اتیلن اکساید، نرمال بوتانول، کاتالیست‌های ناهمگن اکسید فلزی

تاریخ دفاع: پاییز 1400

نام و نام خانوادگی: سید محمد موسوی
عنوان پایان نامه: کنترل مقاوم غیرخطی دوحلقه ای برای مساله ردیابی مسیر زیردریایی های بدون سرنشین
رشته تحصیلی:مهندسی برق – کنترل
مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد ناپیوسته
استاد راهنما: دکتر مسعود عسکری

چکیده:
در این پژوهش یک طرح کنترلی غیرخطی مقاوم برای مساله پیروی مسیر در صفحه افقی یک زیردریایی خودگردان زیرتحریک در حضور عدم قطعیت های مدل و اغتشاشات خارجی متغیر با زمان طراحی شد. در ابتدا، مدل خطای پیروی مسیر بر مبنای روش هدایت مجازی به دست آمد. سپس، طراحی کنترل کننده با استفاده از روش برگشت به عقب در سطح سینماتیکی آغاز شد و با استفاده از روش مود لغزشی بر مبنای رویتگر اغتشاش در سطح دینامیکی توسعه یافت. تحلیل پایداری بر مبنای لیاپانوف اثبات می کند که تمام سیگنال ها در نهایت کراندار هستند و خطاهای پیروی مسیر به یک همسایگی کوچک حول مبدا همگرا خواهند شد. مواردی که در ادامه ذکر خواهد شد در این پژوهش مورد توجه قرار گرفته است: 1) به منظور ساده سازی طراحی کنترل کننده و کاهش پیچیدگی محاسبات، مشتق کنترل مجازی با استفاده از رویتگر اغتشاش تخمین زده می شود که مساله پیچیدگی محاسبه قانون کنترلی را بدون استفاده از تکنیک های فیلترینگ متداول برطرف می کند و 2) کنترل پیشنهادی می تواند بدون هیچ گونه اطلاعاتی در مورد کران بالای عدم قطعیت و اغتشاشات خارجی در یک محیط متغیر، به سادگی پیاده سازی شود. شبیه سازی های کامپیوتری نشان می دهد که سیستم حلقه بسته ی کل دارای عملکرد پیروی مسیر خوب است که امکان پذیری و مقاومت بالای طرح کنترل پیشنهادی را اثبات می کند.
کلیدواژه: زیردریایی خودگردان زیرتحریک، پیروی مسیر، برگشت به عقب، مود لغزشی، رویتگر اغتشاش

تاریخ دفاع: پاییز 1400

نام و نام خانوادگی: مهدی رحمانی مطلق
عنوان پایان نامه: شناسایی سرطان آندومتر مبتنی بر یادگیری عمیق و تصاویر هیستوپاتولوژیک
رشته تحصیلی:مهندسی کامپیوتر گرایش شبکه‌های کامپیوتری
مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد ناپیوسته
استاد راهنما: دکتر سعید نصری

چکیده:
سرطان آندومتر در بین شش سرطان تشخیص داده‌شده در زنان، در سراسر جهان می‌باشد. به همین دلیل تشخیص زودرس سرطان آندومتر مورد اهمیت می‌باشد، چون وقوع مرگ‌ومیر در زنان به دلیل سرطان آندومتر در حال افزایش است. آنالیز تصاویر پاتولوژی یکی از مهم‌ترین روش‌های تشخیص سرطان آندومتر می‌باشد. در سال‌های اخیر برای آنالیز تصاویر پاتولوژی از روش‌هایی مبتنی بر شبکه‌های عصبی عمیق استفاده گردیده است. در این تحقیق روشی مبتنی بر یادگیری عمیق برای کمک به پاتولوژیست‌ها در ارزیابی بهینه تصاویر بافتی از نمونه‌های بافت آندومتر رنگی پیشنهادشده است. برای شناسایی سرطان آندومتر نیاز است که ویژگی بافت‌های آندومتر مانند غدد آندومتر، استروما و رگ دیواره ضخیم از تصاویر هیستوپاتولوژیکی به دست آید. برای همین منظور از شبکه Xception با استفاده از انتقال یادگیری استفاده گردید است. همچنین برای افزایش دقت شناسایی سرطان آندومتر بهبود انجام‌گرفته شامل افزودن ویژگی‌های سطح محلی در خروجی بر روی شبکه Xception انجام‌شده است. تصاویر تست توسط شبکه Xception بهبودیافته، طبقه‌بندی شدند و نوع سرطان آندومتر شناسایی گردید. نتایج شبیه‌سازی بر روی 3300 تصویر آندومتر هیستوپاتولوژی نشان می‌دهد که روش پیشنهادی عملکرد قابل قبولی در شناسایی سرطان آندومتر داشته است. دقت عملکرد روش پیشنهادی 45/85% و معیار حساسیت 11/84% گزارش گردید. بر اساس نتایج شبیه‌سازی، شبکه Xception بهبودیافته عملکرد بهتری نسبت به شبکه Xception برای شناسایی سرطان آندومتر داشته است.
کلیدواژه: سرطان آندومتر، تصاویر هیستوپاتولوژی، شبکه عصبی عمیق، کانولوشن، انتقال یادگیری

تاریخ دفاع: تابستان 1400

نام و نام خانوادگی: حسن شهیدی
عنوان پایان نامه: استفاده از الگوریتم بهینه سازی ازدحام ذرات در تنظیم پارامترهای توابع عضویت فازی برای کنترل موتور DC
رشته تحصیلی:مهندسی برق-کنترل
مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد ناپیوسته
استاد راهنما: دکتر مسعود عسکری

چکیده:
در این پژوهش به مساله‌ی کنترل سرعت موتور جریان مستقیم با استفاده از کنترل کننده منطق فازی پرداخته شده است. در ابتدا یک مدل غیرخطی از موتور جریان مستقیم ارایه می شود و سپس،طراحی کنترل کننده مذکور بر مبنای سیستم منطق فازی نوع 2 بازه‌ای انجام می‌گیرد. کنترل کننده منطق فازی نوع 2 دارای انعطاف بیشتری در مدل‌سازی عدم‌قطعیت است ولی از طـرفتی دارای تعـداد پـارامترهای بیشتری نسبـت به سیسـتم منـطق فازی نوع 1 است. از این رو تنظیم این پارامترها به صورت دستی و تنها بر مبنای دانش افراد متخصص کار چالش‌برانگیزی به حساب می‌آید. با توجه به این نکته، از الگوریتم بهینه‌سازی ازدحام ذرات برای تنظیم این پارامترها استفاده شده است. الگوریتم بهینه‌سازی ازدحام ذرات دارای مزایایی از قبیل سادگی در اجرا و فهم و همچنین قابلیت اِعمال به مسایل با ابعاد بزرگ است. تمام شبیه‌سازی‌ها در نرم‌افزار متلب انجام گرفت و نتایج شبیه‌سازی با نتایج حاصل از کنترل کننده تناسبی انتگرالی مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج شبیه‌سازی نشان می‌دهـد که کنترل کننده فازی نوع 2 بازه‌ای نسبت به عوامل اغتشاش از قبیل نویز در خروجی و تغییر پارامتری نسبت به کنترل کننده تناسبی انتگرالی دارای عملکرد بهتری است.
کلیدواژه: موتور جریان مستقیم، منطق فازی نوع 2 بازه‌ای، کنترل سرعت، عدم‌قطعیت.

تاریخ دفاع: پاییز 1400

43929