چکیده پایان نامه های مقطع کارشناسی ارشد
- Show All
- گروه زیست شناسی
- گروه مهندسی برق
- گروه مهندسی پزشکی نوین
- گروه مهندسی شیمی
- گروه مهندسی کامپیوتر
نام و نام خانوادگی: پریسا محمدی لمجیری
عنوان پایان نامه: شبیه سازی فرآیند استخراج با حلال برای جداسازی کبالت از نیکل در یک راکتور اختلاط چند گانه
رشته تحصیلی: مهندسی شیمی – جداسازی
مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد ناپیوسته
استاد راهنما: دکتر روح اله صادقی
چکیده:
در این مطالعه جداسازی کبالت از نیکل در یک راکتورهای پیوسته اختلاطی سه بعدی چند مرحله ای بوسیله روش دینامیک محاسباتی شبیه سازی گردیده است. در این مطالعه مدل دوفازی اولرین-اولرین همراه با مدل موازنه جمعیتی برای شبیه سازی فرآیند جداسازی کبالت از نیکل یک محلول اسیدی توسط حلال سیانکس 272 بکار رفته است. مقایسه بین عملکرد راکتورهای لوله ای ساده وچند مرحله ای انجام گردید. این مقایسه شامل بررسی هیدرودینامکی و عملکرد انتقال جرم در این راکتورها میباشد. نتایج بررسی های هیدرودینامیکی نشان داد که میدان سرعت اختلاط چند مرحله ای بسیار غیریکنواخت نسبت به راکتورهای لوله ای میباشد. همچنین این بررسی نشان دادکه افت انرژی توربولانسی و افت فشار در راکتورهای چندگانه بسیار زیادتر از راکتورهای لولهای است. بررسی سرعت در راکتورهای چندگانه، اختلاط شدید در هر مرحله را نشان دادند. ضریب انتقال جرم راکتورهای چندگانه افزایش قابل توجهی نسبت به این ضریب در راکتور لولهای داشت. نتایج نشان داده که در راکتورهای چندگانه بهبود قابل توجهی در استخراج مایع-مایع ایجاد میکنند. در این مطالعه عملکرد هیدرودینامکی و انتقال جرمی راکتور اختلاط چندگانه در سرعت های مختلف جریان مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داده شده در این راکتور با افزایش سرعت افت فشار زیاد میشود. این افت فشار در دبی های ورودی بالاتر از 1-hL 7 افزایش ناگهانی دارد. همچنین نتایج نشان دادکه با افزایش سرعت اندازه متوسط قطرات، ابتدا بیشتر میشود و سپس کاهش مییابد. این موضوع برای سطح مشترک بین دو فاز نتیجه برعکس داشت. نتیجه مهمی که حاصل شد این بود که با افزایش سرعت تا دبی حدود 1-hL 7عمکرد راکتورهای اختلاط چندگانه در استخراج مایع کاهش مییابد و در دبی های بالاتر افزایش ناگهانی در بهبود عملکرد آنها اتفاق میافتد.
کلیدواژه:استخراج مایع-مایع ،راکتورهای اختلاط چندگانه،استخراج کبالت ،سیانکس
تاریخ دفاع: پاییز 1397
نام و نام خانوادگی: زهرا واعظ فخری
عنوان پایان نامه: سنتز نانوفتوکاتالیست ZSM-5/ZnO/Ag و بررسی تخریب رنگ متیل اورانژ از محلول آبی
رشته تحصیلی: مهندسی شیمی گرایش نانوفناوری
مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد ناپیوسته
استاد راهنما: دکتر وحید جوانبخت
چکیده:
پسابهای رنگی یکی از منابع آلاینده زیست محیطی است که اثرات مخربی بر اکوسیستم طبیعی خواهد داشت. یکی از روشهای موثر حذف این پسابها از محیطهای زیست آبی روش فتوکاتالیست میباشد. در این مطالعه نانوکامپوزیت Zsm-5/Zno به روش هم رسوبی سنتز، سپس توسط نانوذرات Ag اصلاح شد.در ادامه نانوکامپوزیت حاصل توسط آنالیزهای پراش پرتو ایکس (XRD)، میکروسکوپ الکترونی روبشی گسیل میدانی(FeSEM)، آنالیز گرما وزن سنجی (TGA)، طیف سنجی تبدیل فوریه(FTIR)، طیفسنجی پراش انرژی پرتو ایکس (EDX)و طیف سنجی جذبی مرئی فرابنفش (UV-vis Spectrophotometer) مشخصه یابی شد و درنهایت به عنوان نانوفتوکاتالیست در تخریب رنگ متیل اورانژ از محلول آبی به عنوان پساب رنگی مورد استفاده قرار گرفت. نتایج آنالیزهای مشخصه یابی حاکی از تشکیل نانوکامپوزیت با خصوصیات موردنظر بود. نتایج حاصل از تحقیقات فتوکاتالیستی نشان داد که با افزایش درصد Ag میزان فعالیت فتوکاتالیست نانوکامپوزیت افزایش مییابد. همچنین با افزایش غلظت رنگ از ppm2 تا ppm20 ، افزایش مقدار نانوکامپوزیت از gr01/0 تا gr07/0 ، افزایش pH محلول رنگی از 3 تا 11، میزان بازدهی فتوکاتالیست تحت تابش نور UV افزایش یافت. همچنین بررسی سینتیک تخریب فتوکاتالیستی نشان داد که نانوکامپوزیت حاوی بیشترین مقدار Ag با ثابت سرعت 0037/ 0 k= بیشترین سرعت تخریب را از خود نشان داد، همچنین بیشترین میزان درصد حذف رنگ مربوط به 11=pH و مقدار 07/0 گرم نانوفتوکاتالیست در cc50 محلول ppm20 متیل اورانژ بدست آمد. علاوه بر این نتایج استفاده مجدد از نانوکاتالیست نشان داد که در 3 سیکل متوالی نانوکاتالیست قابلیت بازدهی جذب خود را تا حد زیادی حفظ میکند.
کلیدواژه:فتوکاتالیست، کامپوزیت، ZSM-5/ZnO/Ag ، متیل اورانژ، حذف رنگ
تاریخ دفاع: پاییز 1397
نام و نام خانوادگی: سعید نصر
عنوان پایان نامه: مدل سازی اثر افزودن نانوذرات TiO2 بر روی غشای بستر آمیخته در شیرین سازی آب
رشته تحصیلی:مهندسی شیمی-نانوفناوری
مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد ناپیوسته
استاد راهنما: دکتر بنفشه سلطانی
چکیده:
همزمان با رشد جمعیت جهان و توسعه صنایع مختلف، تولید آب آشامیدنی تبدیل به یکی از اساسیترین مشکلات و چالشهای روز دنیا شده است. بسیاری از این آلایندهها در آب حل میشوند و جداسازی آنها از آب نیاز به فناوریهای پیچیده و گران قیمتی مانند اسمز معکوس دارد. استفاده از فرآیند اسمز معکوس در مقیاس بزرگ و صنعتی، برای تصفیه حجم زیادی از آب، از لحاظ اقتصادی مقرونبهصرفه نیست بنابراین، استفاده از تکنولوژی های جدید مبتنی بر علم نانو می تواند در کم رنگ کردن هزینه زیاد فرایند اسمز معکوس تاثیر زیادی داشته باشد.
در این پایان نامه به اثرات مفید افزودن نانو ذراتTiO2 به غشاها در فرایند های شیرین سازی آب پرداخته شده است. افزودن نانوذرات تیتانیوم دی اکسید به غشاهای بستر آمیخته خواص پارامترهای عملیاتی در سیستم را بهبود می بخشد. به عنوان مثال پارامترهایی نظیر خواص ذره و پلیمر، اندازه ذره، بارگذاری ذره و توزیع یکنواخت آن نیز می تواند برای آماده سازی یک غشای مطلوب و کارآمد تر تنظیم گرد. افزودن نانوذراتی مانند تیتانیوم دی اکسید به غشاهای بستر آمیخته راندمان عبور آب و رد نمک را افزایش می دهد. ذرات در ابعاد نانو در مقایسه با پر کننده های دیگر فواصل سطح مشترک غشاء/ذره را بهتر پر می کنند و ارتباط ذرات و در نتیجه میزان انتقال را افزایش می دهند، زیرا توزیع بهتر در بستر متخلخل شرایط عملیاتی را بهبود می بخشد.
کلیدواژه:شیرین سازی آب، نانوذرات تیتانیوم دی اکسید، اسمز معکوس، غشاهای بستر آمیخته، مدل سازی
تاریخ دفاع: تابستان 1399
نام و نام خانوادگی:اسماعیل سنگ تراش
عنوان پایان نامه: طراحی و پیاده سازی کنترل مد لغزشی با استفاده از فیلتر کالمن برای کوادروتور
رشته تحصیلی:مهندسی برق -کنترل
مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد ناپیوسته
استاد راهنما: دکتر مسعود عسکری
چکیده:
کوادروتور یک ربات پرنده عمودپرواز با قابلیت کنترل پذیری و مانورپذیری بالا شناخته می شود. دینامیک به شدت غیرخطی، ناپایدار، چند متغیره و کاملا کوپل شده، آن را به لحاظ اعمال کنترلرهای مختلف، مورد توجه جامعه پژوهشگران قرار داده است. در این پایان نامه به شبیه سازی کوادروتور و کنترل آن به روش مد لغزشی مرتبه اول و روش الگوریتم فراپیچشی پرداخته می شود. روش کنترل مد لغزشی براي سیستم های غیرخطی وچندمتغیره پاسخ مناسبی دارد. مزیت هاي این روش پاسخ سریع، مقاوم بودن در برابر اغتشاشات خارجی، دینامیک های مدل نشده و عدم قطعیت ، سادگی نسبی قانون کنترل، حجم محاسبات نسبتا اندک و سادگی در پیاده سازي است. از همین رو کنترل مد لغزشی را می توان انتخاب مناسبی برای کوادروتور در نظر گرفت. این روش مانند روش-هاي دیگر، نقاط ضعفی دارد که می توان به مهمترین آن یعنی پدیده نوسانات فرکانس بالا (چترینگ) در اطراف صفحه لغزش اشاره کرد. هدف اصلی این پایان نامه، دستیابی به کنترلر سرعت بالا و حذف چترینگ در کنترل مد لغزشی کلاسیک است که با کنترلر فراپیچشی این امر محقق می شود. استراتژی کنترل مد لغزشی مرتبه دوم با الگوریتم فراپیچشی برای کوادروتور پیاده سازی می شود. لازم به ذکر است کنترل مد لغزشی فراپیچشی نسبت به کنترل مد لغزشی کلاسیک از سرعت بالاتری برای حذف چترینگ برخوردار است، همچنین سطوح لغزش و سیگنال های کنترلی را سریع تر همگرا می کند. در ادامه برای حذف کامل چترینگ های جزئی و کوچک از روش تانژانت هیپربولیک برای کنترل فراپیچشی استفاده می شود. از فیلتر کالمن نیز برای تخمین ارتفاع، که تعیین موقعیت قبل و اصلاح موقعیت بعد است، استفاده می شود. معادلات فیلتر کالمن به دو دسته معادلات به روز رسانی زمانی و بروز رسانی اندازه گیری تقسیم می شوند. معادلات به روزرسانی زمانی را می توان به عنوان معادلات پیش بین و معادلات بروزرسانی اندازه گیری را به عنوان معادلات تصحیح کننده در نظر گرفت.
کلیدواژه:کوادروتور، مد لغزشی، فیلتر کالمن، الگوریتم فراپیچشی، چترینگ
تاریخ دفاع: پاییز 1398
نام و نام خانوادگی: نازیلا دارابی
عنوان پایان نامه: مطالعه، بررسی و بهبود الگوریتم انتخاب ویژگی در تصاویر حرارتی برای تشخیص سرطان سینه
رشته تحصیلی:مهندسی پزشکی- بیوالکتریک
مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد ناپیوسته
استاد راهنما: دکتر عبدالحسین رضائی
چکیده:
سرطان سینه یکی از دلایل اصلی مرگ و میر در زنان در سراسر جهان است و تشخیص زودهنگام آن یکی از مهم ترین اقدامات در درمان سرطان سینه است. انتخاب صحیح مجموعه ویژگی ها باعث سرعت بخشیدن به تشخیص دقیق سرطان سینه می گردد. در این پایان نامه یک روش جدید برای تشخیص سرطان سینه با استفاده از تصاویر حرراتی ارائه شده است. در این روش جدید برای انتخاب مجموعه ویژگی ها از الگوریتم RSFS و ترکیب این الگوریتم با الگوریتم های انتخاب ویژگی GA و mRMR و برای طبقه بندی و ارزیابی نتایج و تشخیص بهتر و سریع تر سرطان سینه از الگوریتم های طبقه بندی کننده KNN و SVM استفاده شده است. روش های پیشنهادی با استفاده از MATLAB 2017 و بر اساس داده-های جمع آوری شده از 121 نمونه پیاده سازی شده است. نتایج بدست آمده نشان می دهد که استفاده از الگوریتم RSFS برای انتخاب ویژگی و الگوریتم های KNN و SVM برای طبقه بندی کننده، به ترتیب بهترین صحت 36/85% و 75%، میانگین صحت 96/%77 و 52/71%، بهترین حساسیت 96% و 31/79%، میانگین حساسیت 81/92% و 22/75%، بهترین اختصاصیت 85/42% و 42/71% و میانگین اختصاصیت 74/24% و93/55% را نتیجه می دهند. به همین ترتیب استفاده از ترکیب الگوریتم های GA و RSFS برای انتخاب ویژگی و استفاده از الگوریتم های KNN و SVM برای طبقه بندی کننده، به ترتیب بهترین صحت 19/74% و 56/69%، میانگین صحت 29/72% و 20/63%، بهترین حساسیت 5/87% و 81/81%، میانگین حساسیت 88/81% و 22/75%، بهترین اختصاصیت 60% و %50 و میانگین اختصاصیت 72/27% و 48/31% را نتیجه می دهد. همچنین برای ترکیب الگوریتم های mRMR و RSFS برای انتخاب ویژگی و استفاده از الگوریتم های KNN و SVM برای طبقه بندی کننده، به ترتیب بهترین صحت 3/83% و 07/73%، میانگین صحت 99/76% و 06/68%، بهترین حساسیت 100% و 72/%72، میانگین حساسیت 25/90% و 72/68%، بهترین اختصاصیت 85/42% و 75% و میانگین اختصاصیت 93/%32 و 9/62% را نتیجه می دهد.
کلیدواژه:بتشخیص سرطان، انتخاب ویژگی، سرطان سینه، ترموگرافی سینه، تصویر حرراتی، طبقه¬بندی کننده، الگوریتم RSFS، الگوریتم mRMR، الگوریتم GA.
تاریخ دفاع: تابستان 1398
نام و نام خانوادگی:خاطره مختاری کرچگانی
عنوان پایان نامه: بررسی بیوانفورماتیکی و آنالیز بیانی مسیر بیوسنتز اسیدهای چرب غیراشباع در روند پیشرفت بدخیمی در رده ی سلولی HT29 سرطان کولورکتال
رشته تحصیلی:زیست شناسی سلولی و مولکولی
مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد ناپیوسته
استاد راهنما: دکتر مریم پیمانی فروشانی-دکتر کامران قائدی
چکیده:
با توجه به تغییر سبک زندگی و به خصوص رژیم غذایی در عصر حاضر، چاقی به عنوان یکی از عوامل تأثیرگذار در ابتلا به انواع بیماری ها از جمله سرطان کولورکتال به عنوان یکی از شایع ترین نوع سرطان دستگاه گوارش، است. در ارتباط با چاقی و خطر ابتلا به سرطان کولورکتال مسیرهای مولکولی مختلفی عنوان شده است مانند مقاومت انسولینی یا افزایش اسیدهای چرب آزاد پلاسما که سبب می شود مسیرهای سیگنالینگ سلول های اپیتلیال روده دچار تغییر شوند.
روش کار: در مطالعه ی حاضر با استفاده از داده های ماکرواَرِی این پرسش موردنظر است که در بافت اپیتلیالی روده افراد چاق چه مسیرهای پیام رسانی فعال می شود و این مسیرها با سرطان کولورکتال چه ارتباطی دارند. بعد از آنالیزهای بیوانفورماتیکی مشخص گردید که ژن هایی که در سرطان کولورکتال بهطور معنی داری افزایش بیان می یابند، در بافت کولون افراد چاق نیز نسبت به همان افراد بعد از کاهش وزن بیان بالاتری دارند. همچنین آنالیزها نشان داده است که در افراد چاق ژن های 16 مسیر سیگنالینگ بهطور معنی داری (FDR<0.05) افزایشیافته و این مسیرها فعال بوده اند. سپس بعد از رسم Cross talk مسیرهای شناسایی شده، مسیر بیوسنتز اسیدهای چرب غیراشباع که درCross talk با مسیر متابولیسم آراشیدونیک اسید بود، مورد توجه قرار گرفت. همچنین Cross talk ژن های این دو مسیر نشان داد که مسیر سیگنالینگ PPAR نیز در این مسیر و تنظیم آن تأثیرگذار است. مسیر بیوسنتز اسیدهای چرب غیراشباع شامل 22 ژن است که پس از بررسی انجام شده با استفاده از پایگاه داده ی GEO مشخص گردید که 4 ژن (HSD17B12, TECR, FADS2, ELOVL5) از این مسیر بهطور معنی داری (FDR<0.05) در نمونه بافت سرطان کولورکتال نسبت به نرمال افزایش بیان دارند. (همچنین داده های TCGA نیز همین یافته را نشان داد) (P.value<0.0001). سپس از مدل سلولی سرطان کولورکتال HT-29 و تیمار با لینولئیک اسید این فرضیه مورد بررسی قرار گرفت که تغییر بیان ژن های این مسیر چه تأثیری در روند بدخیمی خواهند گذاشت. در ادامه، سطح بیان ژن ها ی کاندید شده با استفاده از Real Time RT-PCR در رده ی سلولی HT-29 سرطان کولورکتال پس از تیمار با 200 میکرومول لینولئیک اسید بررسی گردید.
نتایج: بررسی نتایج حاصل، نشاندهنده کاهش معنی دار(P.value<0.01) سطح بیان ژن های کاندید شده در رده ی سلولیHT-29 سرطان کولورکتال و افزایش بیان PPARγ در حالت تیمار با لینولئیک اسید نسبت به گروه کنترل بود. همچنین کاهش معنی دار(P.value<0.01) مهاجرت، تشکیل کولونی و تکثیر از طریق بررسی تعداد سلول و زنده مانی سلول HT-29 در تیمار با لینولئیک اسید مشاهده گردید.
بحث: تفسیر نتایج حاصل نشان می دهد، احتمالاً لینولئیک اسید از طریق تأثیر مسیر سیگنالینگ PPAR به عنوان لیگاند اصلی، باعث کاهش ژن های کلیدی در مسیر بیوسنتز اسیدهای چرب غیراشباع می گردد و این مسیر را بلوکه می کند و با توجه به ارتباط این مسیر و مسیر متابولیسم آراشیدونیک اسید پیشنهاد می شود که علاوه بر مسیرهای شناسایی شده در محور چاقی و سرطان کولورکتال، مسیر بیوسنتز اسیدهای چرب نیز مورد توجه است و نیاز به مطالعات بیشتر دارد.
کلیدواژه:سرطان کولورکتال، لینولئیک اسید، مسیر بیوسنتز اسیدهای چرب غیراشباع، Real Time RT-PCR ،FADS2, ELOVL5 TECR, HSD17B12,
تاریخ دفاع: زمستان 1398
نام و نام خانوادگی:مارال حاجی پور
عنوان پایان نامه: شناسایی بیوانفورماتیکی و بررسی ریبونوکلئیک اسیدهای بلند غیرکد کننده (lncRNAs) تحت تأثیر فعال سازی PPARγ در رده ی سلولی HT-29 سرطان کلورکتال
رشته تحصیلی: زیستشناسی سلولی و مولکولی
مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد ناپیوسته
استاد راهنما: دکتر کامران قائدی-دکتر مریم پیمانی فروشانی
چکیده:
سرطان کولورکتال یکی از علل اصلی مرگومیر ناشی از سرطان است که سالانه تعداد زیادی از افراد مبتلا به این بیماری جان خود را از دست میدهند. مطالعات مولکولی مختلفی در ارتباط با این بیماری انجام شده است که نشاندهنده می دهد عوامل و فرآیندهای ایجادکننده سرطان کولورکتال، متغیر و پیچیده است. مطالعات نشان می دهندکه RNA های بلند غیرکد کننده (lncRNAs) نقشهای مهمی در مکانیسمهای سلولی دارند و تغییر در بیان آنها می تواند در ایجاد یا کنترل سرطانها نقش کلیدی ایفا کنند. براین اساس می توانند کاندید های مناسبی در درمان و تشخیص زودهنگام سرطان ها باشند.
روش کار: در این مطالعه با در نظر گرفتن نقش PPARγ در سرطان کولورکتال به عنوان سرکوبکنندهی تومور، با استفاده از مقالات و پایگاه داده GEO به شناسایی و کاندید کردن ژن هایی که تحت تأثیر فعال شدن پروتئین PPARγ در رده سلولی سرطانی کولورکتال هستند، پرداخته شد و با استفاده از پایگاه داده UCSC توالی PPRE(response element pparγ) را تا bp 4000 بالادست هر ژن کاندید، بررسی گردید و درنهایت 5 ژن، به عنوان ژن های کاندیدی که تحت تأثیر فعال سازی پروتئین PPARγ در رده سلولی سرطانی کولون بودند انتخاب شد. در مرحله ی بعد با استفاده از متاآنالیز شبکه ی بیانی بین ژن های کاندید و کل lncRNA های شناخته شده را از طریق همبستگی بیانی رسم گردید و lncRNAهایی که با تعداد بیشتری از ژنهای کاندید همبستگی بیان (R>0.5, P.value<0.001) داشتند، انتخاب شد و سپس توالی PPRE(response element pparγ) را تا bp 4000 بالادست هر lncRNA های کاندید شده بررسی گردید و درنهایت سه lncRNA، به عنوان lncRNA های تحت تأثیر فعال سازی پروتئین PPARγانتخاب شد. در ادامه، سطح بیان ژن ها وlncRNA های کاندید شده با استفاده از Real Time RT-PCR در رده ی سلولی HT-29 سرطان کولورکتال بررسی گردید.
نتایج: بررسی نتایج حاصل نشاندهندهی افزایش معنی داری (FDR<0.05) سطح بیان 5 ژن کاندید پس از تیمار با پیوگلیتازون بهعنوان لیگاند PPARγ در رده ی سلولی HT-29 نسبت به گروه بدون تیمار بود. از طرفی سطح بیان lncRNA های LINC01133 ,MBNL1-AS ,LOC100288911 الگوی بیانی مشابه با ژن های کاندید نشان دادند و بهطور معنی داری (FDR<0.05). افزایش بیان در سطح این 3 lncRNA، پس از تیمار مشاهده گردید، همچنین کاهش معنی دار(P.value<0.01) تکثیر از طریق بررسی تعداد سلول و زنده مانی سلول HT-29 در تیمار با پیوگلیتازون مشاهده گردید.
بحث: اگرچه آزمون های بیشتری برای تأیید پیش بینی های بیوانفورماتیکی موردنیاز است، بااین حال می توان نتیجه گرفت که احتمالاً افزایش بیان PPARγ منجر به افزایش اثر آن بر ژن ها و lncRNA های هدف گشته و موجب افزایش بیان آنها گردیده است. با توجه به اینکه PPARγ در سرطان کولورکتال نقش سرکوبکننده تومور را دارد، به طوریکه استفاده از آگونیست های مصنوعی PPARγ سبب کاهش خطر ابتلا به سرطان کولورکتال میگردد، بنابراین شناسایی lncRNA های تحت تأثیر فعالسازی PPARγ می تواند یک استراتژی جدید در درک عملکرد و فعالیت PPARγ در سرطان کولون باشد.
کلیدواژه:کولورکتال، PPARγ، lncRNAs، response element pparγ(PPRE)، پیوگلیتازون
تاریخ دفاع: زمستان 1398
نام و نام خانوادگی: خدیجه بدوی
عنوان پایان نامه: تخریب الاینده های آبی به کمک نانوفتوکاتالیست ZSM-5/ TiO2/Ni
رشته تحصیلی:مهندسی شیمی- فرایند های جداسازی
مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد ناپیوسته
استاد راهنما: دکتر حسین مرادی
چکیده:
آلودگی محیط زیست یکی از مشکلات بسیار جدی است که در حال حاضر تمام جهان با آن رو به رو است.میزان تولید رنگ در جهان در حدود یک میلیون تن تخمین زده می شود که در صنایع مختلف چرم، داروسازی،کاغذ، آرایشی و نساجی کاربرد دارد و مصرف این ترکیبات در فرآیند های صنعتی منجر به تولید حجم زیادی از پساب های رنگی می شود.در حقیقت جذب سطحی یکی از بهترین روش های رنگ زدایی از پساب ها به شمار می رود،که در این زمینه جاذب های زیادی برای حذف رنگ ها از پساب های آبی به کار گرفته می شوند.که در این پژوهش نانو فتوکاتالیست ZSM-5/Tio2/Ni برای حذف رنگ متیلن بلو ساخته شد. نانو ذرات ZSM-5/Tio2 به روش سل ژل به طور موفقیت آمیز ساخته شد. سپس سنتز ZSM-5/Tio2/Ni به روش هم رسوبی انجام شد .مشخصه یابی ساختاری نشان می دهد که سنتز دی اکسید تیتانیوم بر روی زئولیت صورت گرفته و با افزایش نیکل، ساختار دی اکسید تیتانیوم تغییری نداشته است. همچنین طیف جذبی فعالیت نانوذره در محدود اشعه فرابنفش تایید شد. همچنین تاثیر پارامترهای مختلف به حذف رنگ مانند غلظت اولیه رنگ، میزان فتوکاتالیست مصرفی و pH اولیه مورد بررسی قرار گرفت.در این پژوهش از درصد های مختلف نیکل و سه دمای کلسینه متفاوت استفاده شد که بیشترین فعالیت حذف رنگ مربوط به 5 / 0 درصد وزنی نیکل و دمای کلسینه 600 درجه سانتی گراد است. مقدار 055 / 0 گرم نانو فتوکاتالیست در pH بازی تحت تابش UV طی 2 ساعت قادر به تخریب 08 / 99 متیلن بلو می باشد.
کلیدواژه:نانو فتوکاتالیست ،متیلن بلو ، حذف رنگ
تاریخ دفاع: زمستان 1397
نام و نام خانوادگی: نسرین حاج هادیان
عنوان پایان نامه: بررسی اثرات سوپراوولاسیون بر اتوفاژی و آپوپتوز در جفتهای روز 5/15 آبستنی در موش
رشته تحصیلی:زیست شناسی سلولی مولکولی
مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد ناپیوسته
استاد راهنما: دکتر محمد حسین نصر اصفهانی
چکیده:
تکنیک های کمک باروری (ART) با طیف گسترده ای از اختلالات بارداری مانند محدودیت رشد داخل رحمی (IUGR) ، زایمان زود هنگام ، وزن کم در زمان تولد (LBW) و مسمویت آبستنی (PE) مرتبط هستند. بیشتر مطالعات انجام شده در پیرامون این اختلالات، بر روی جنین متمرکز شده و توجه کمتری به اثرات احتمالی بر روی جفت شده است. در این مطالعه به بررسی اثر سوپراوولاسیون در مراحل تکامل قبل و بعد از لانهگزینی بر روی بیان ژنهای وابسته به اتوفاژی و اپوپتوز در جفتهای روز 5/15 در موش پرداخته شده است. برای تعیین اثر سوپراوولاسیون بر مراحل تکاملی قبل و بعد از لانهگزینی، پنج گروه آزمایشی طراحی شده است که شامل: کنترل (C)، انتقال رویان از موش کنترل به موش همزمان شده طبیعی (CTC)، سوپراووله (S)، انتقال رویان از موش سوپراووله به موش همزمان شده طبیعی (STC) و انتقال رویان از موش سوپراووله به موش همزمان شده به وسیله سوپراوولاسیون(STS) میباشد. طبق نتایج بدست آمده، وزن جنین و همچنین نسبت وزن جنین به وزن جفت در گروههای S، STC و STS در مقایسه با گروههای C و CTC کاهش داشته است. اتوفاژی یک فرایند کاتابولیک القایی است که توسط عوامل استرس زا خارجی نظیر کمبود مواد غذایی ، هیپوکسی و… فعال می شود. در این مطالعه به بررسی اتوفاژی و آپوپتوز در جفت غیر طبیعی ناشی از سوپراولاسیون، پرداخته شد. بیان بالاتر mRNA مارکرهای وابسته به اتوفاژی Atg5، Atg7، Beclin1 و Lc3b و همینطور بیان بالاتر ATG7 و LC3BII/LC3bI در سطح پروتئین نشان دهنده اختلال اتوفاژی در جفتهای تحت اثر شرایط محیطی سوپراوولاسیون در مراحل پس از لانهگزینی (S و STS) در مقایسه با گروههای C، CTC و STC بوده است. علاوه بر این ، ژنهای مرتبط با آپوپتوز شامل Bax و P53 در گروههای S و STS نیز در مقایسه با گروههای C ، CTC و STC بیان بیشتری داشتهاند. این نتایج بیان میدارد که سوپراوولاسیون موجب اختلال در اتوفاژی و اپوپتوز در جفتهای تحت اثر رژیم هورمونی، میشود. اگرچه مسیر سیگنالی ناشی از سوپراوولاسیون که منجر به اختلال در اتوفاژی و اپوپتوز میشود، به بررسیهای بیشتری نیاز دارد.
کلیدواژه:سوپراوولاسیون، اتوفاژی، آپوپتوز، جفت و موش
تاریخ دفاع: پاییز 1398
نام و نام خانوادگی: زهرا چناری
عنوان پایان نامه: خوشهبندي دادهها با استفاده از الگوريتم بهينهسازي تكاملي تجمع پرندگان
رشته تحصیلی:مهندسی کامپیوتر – شبکه های کامپیوتری
مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد ناپیوسته
استاد راهنما: دکتر حسین مرادی
چکیده:
خوشه بندي يكي از شاخه هاي حائز اهميت در علم داده كاوي مي باشد كه به بررسي شباهت و عدم شباهت داده ها و قسمت بندي آن ها مي پردازد و داراي كاربردهاي زيادي مي باشد. الگوريتم هاي متعددي براي خوشه بندي داده ها وجود دارد. در اين تحقيق خوشه بندي يك مسئله بهينه سازي در نظر گرفته مي شود و با استفاده از يك تابع هدف مناسب به كمك يك الگوريتم بهينه سازي تكاملي سريع و كارا اين مسئله را حل مي كند. ايده اين تحقيق در اين است كه تاكنون مسئله خوشه بندي با الگوريتم بهينه سازي تكاملي تجمع پرندگان حل نشده و نتايج اين الگوريتم مي تواند خوشه بندي دقيق و سريع باشد. استفاده از يك شاخص خوشه بندي مناسب كه شرايط خوشه بندي را ارضا كند نيز داراي اهميت است. همچنين استفاده از ديتابيس هاي مناسب و استاندارد نيز لازم است تا به صورت درست الگوريتم با استفاده يك معيار ارزيابي مناسب ارزيابي و مقايسه شود.
در حالت کلی یادگیری را می توان به دوگروه اصلی تقسیم کرد: یادگیری با نظارت و یادگیری بدون نظارت. در یادگیری با نظارت از ابتدا دسته ها مشخص هستند و هر یک از داده های آموزشی به دسته ای خاص نسبت داده شده است. اصطلاحأ گفته می شود که ناظری وجود دارد که در هنگام آموزش اطلاعاتی علاوه بر داده های آموزش در اختیار یاد گیرنده قرار می دهد. ولی در یاد گیری بدون نظارت هیچ اطلاعاتی به جز داده های آموزشی در اختیار یاد گیرنده قرار ندارد و این یاد گیرنده است که باید درون داده ها به دنبال ساختاری خاص بگردد.
الگوريتم خوشه بندي يك الگوريتم بهينه سازي مي باشد كه دو عمل بهينه سازي بايد در آن اعمال شود. اول اينكه واريانس داخل خوشه كم بشود يا به اينكه فاصله درون خوشه اي كمينه شود و دوم اينكه فاصله بين خوشه اي بيشينه شود. اين كمينه و بيشينه شدن يك مساله بهينه سازي است، بنابراين ما مي توانيم اين دو تابع را به وسيله حاصل جمع با ضرايب متفاوت به يك تابع يا شاخص بهينه سازي تبديل كنيم و با استفاده از يك الگوريتم بهينه سازي كه ما در اين تحقيق از الگوريتم بهينه سازي تجمع پرندگان استفاده كرده ايم شاخص را كمينه يا بيشينه بكنيم و خوشه هاي بهينه را استخراج كنيم. انتخاب شاخص مناسب و الگوريتم بهينه سازي كار ما را در بهتر نتيجه گرفتن كمك مي كند.
کلیدواژه:بهينه سازي، خوشه بندي، الگوريتم تکاملي، الگوريتم تجمع پرندگان
تاریخ دفاع: زمستان 1399