چکیده پایان نامه های مقطع کارشناسی ارشد

Search
Generic filters
Exact matches only
Filter by Custom Post Type

نام و نام خانوادگی:حامد مصلحی
عنوان پایان نامه: بررسی بیان زیست فعال پروتئاز TEV به کمک برچسبSEP برای جداسازی برچسب همجوش از پروتئین نوترکیب هدف در سویه SHuffle
رشته تحصیلی:زیست‌شناسی گرایش بیوتکنولوژی میکروبی
مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد ناپیوسته
استاد راهنما:دکتر کیانوش درمیانی

چکیده:

مقدمه: پروتئین¬های دارویی باید بیشترین مشابهت ساختاری و عملکردی را به پروتئین طبیعی داشته باشند زیرا تغییر عملکرد بیولوژیکی پروتئین ممکن است برای بیمار خطرساز بوده و پاسخ ایمنی را در بدن برانگیزد. در این حالت با تولید آنتی¬بادی علیه پروتئین از اثربخشی آن کاسته و یا این اثر کاملا خنثی می¬شود. از این رو لازم است در صورت استفاده از هرگونه برچسب همجوشی¬ پس از بیان پروتئین دارویی هدف، این برچسب بریده و جدا شود. یکی از انواع پروتئازها که از مزایای ویژه¬ای از جمله اختصاصیت و حساسیت بالا در هضم پروتئین هدف برخوردار است، پروتئاز TEV می¬باشد. در این مطالعه از برچسب افزاینده حلالیت SEP که به انتهای C این پروتئاز اضافه شد برای بررسی فعالیت زیستی آن استفاده شد. در این پژوهش برای اولین بار زیرسویه¬ای از SHuffle طراحی شد که بطور قابل کنترل، بیان کننده¬ی TEV باشد و هضم برچسب از پروتئین هدف¬ را به هزینه سلول میزبان به انجام برساند. با این راهکار ضمن کاسته شدن از هزینه¬های مراحل پایین دستی پروتئین نوترکیب، از هدر رفت آن طی مراحل پی¬در¬پی خالص¬سازی جلوگیری می¬شود که در ابعاد آزمایشگاهی و صنعتی اهمیت بسزایی دارد.
مواد و روش¬ها: ابتدا حامل pBAD A-GST-TEV-Terminator-Neo-kana-Ori مورد هضم آنزیمی قرار گرفت و قطعه GST-TEV از آن حذف شد. در مرحله بعد ابتدا قطعه TEV-SEP و سپس توالی پروموتری araBAD با استفاده از آغازگرهای اختصاصی¬ با تکنیک PCR تکثیر و در حامل بیانی کلون و در نهایت صحت کلونینگ انجام شده با روش توالی¬یابی Sanger تایید گشت. بیان آنزیم TEV در دو سویه E. coli مورد ارزیابی قرار گرفت و در مرحله بعد بهینه¬سازی شرایط القا بررسی شد. از حامل بیانی pET DUET/TrxA-IGF1 به عنوان بیان کننده پروتئین هدف جهت بررسی هضم in vivo با TEV در سویه-های SHuffle و BL21(DE3) و در شرایط بیانی مختلف استفاده شد.
یافته¬ها: جهت بیان حاملpBAD A/TEV-SEP ، بعد از بررسی¬ بیان محلول در سویه¬های مورد بررسی، سویه SHuffle انتخاب شد. با توجه به نتایج بیان پروتئین همجوش Trx-IGF1 و برش برچسب TrxA از آن، غلظت mg/ml5/0L-آرابینوز به عنوان غلظت بهینه در نظر گرفته شد. نهایتا شرایط بیانی در دما ºC 22، زمان 16 ساعت، mM IPTG 1/0 و غلظت L-آرابینوز mg/ml5/0 به عنوان شرایط بهینه بیان و هضم in vivo انتخاب شد. در نهایت این سیستم توانست بالغ بر 50% از پروتئین¬های هدف همجوش را بواسطه TEV در محیط in vivo با حفظ حلالیت پروتئین برش یافته، هضم کند.
نتیجه¬گیری: در این پژوهش زیرسویه¬ای از SHuffle که توانایی بیان آنزیم TEV و پروتئین نوترکیب Trx-IGF1 را بطور همزمان داشته و بتواند بصورت کنترل شده هضم برچسب از پروتئین هدف را در شرایط in vivo در داخل سلول میزبان انجام دهد ساخته شد. پروتئاز TEV با سیستم بیانی طراحی شده توانست در شرایط بهینه شده بطور موفقیت آمیزی mg/L 6/19 از پروتئین TrxA-IGF1 را با نرخ برش50% هضم، پروتئین IGF1 محلول و بدون برچسب را تولید کند.

کلیدواژه: پروتئاز TEV، برچسب SEP، وکتورهای سازگار، هضم درون¬تنی، سویه SHuffle

نام و نام خانوادگی:منصوره فولادی
عنوان پایان نامه: استفاده از تکنولوژی ویرایش ژنوم کریسپر برای ویرایش ژن CLPG بر روی سلول‌های بز نژاد لری بختیاری

رشته تحصیلی:زیست‌شناسی گرایش بیوتکنولوژی میکروبی
مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد ناپیوسته
استاد راهنما:دکتر مهدی حاجیان،دکتر شاهین اقبال سعید

چکیده:

مقدمه: با توجه به افزایش روز افزون جمعیت و نیاز به افزایش تولید فرآورده‌های پروتئینی مانند گوشت و از سوی دیگر، کاهش منابع دامی نیاز به افزایش بهره‌وری در تولید این منبع غذایی مهم را حائز اهمیت کرده است. تا همین اواخر، فن‌آوری‌های مؤثر کمی در دسترس بودند؛ تا اینکه فناوری‌های ویرایش ژنوم مانند روش CRISPR که یک سیستم ایمنی پروکاریوتی است و باعث ایمنی اکتسابی در برابر ویروس‌ها و پلاسمیدها می‌شود، راه جدیدی برای اصلاح ژن‌های کدکننده صفات مطلوب ارائه کردند. در این تحقیق یکی از مهم‌ترین جهش‌های ثبت شده برای رشد عضلانی بز،CLPG (Callipyge) مورد هدف قرار گرفت که در نهایت باعث هیپرتروفی عضلانی پس از تولد در ناحیه کمر و لگن خواهد شد. با استفاده از فناوری CRISPR/Cas9 و با حذف ژن CLPG، تأثیر بیان ژن‌های بالادست و پایین دست ناحیه ژنی CLPG که در افزایش توده عضلانی بز مؤثر هستند، بررسی شد.
مواد و روش‌ها: ابتدا سلول‌های فیبروبلاست بز لری بختیاری جداسازی و کشت داده شدند. از سوی دیگر، پلاسمید حامل سیستم CRISPR (pX459) و gRNA برای ژن‌ هدف کلون شد. پلاسمید استخراج شده توسط آنزیم‌های محدود کننده BbsI و EcoRV هضم شده و سپس با استفاده از تکنیک الکتروپوریشن به این سلول‌ها منتقل شد. سپس تغییرات ژنومی و میزان بیان ژن CLPG و ژن‌های پایین دست و بالا دست آن (Trim28،Myh1،Gtl2 ،Myh3، Myh4،MSTN) توسط RT-qPCR در رده سلولی فیبروبلاست بز ارزیابی شد.
یافته‌ها: بر اساس نتایج این مطالعه، کاهش بیان ژنCLPG پس از ناک اوت با استفاده از تکنیک CRISPR/Cas9 مشاهده شد (P < 0.0001) که نتیجه این کاهش بیان، باعث تغییرات معناداری در بیان ژن‌های نزدیک به ناحیه ژنی CLPG شد که کاهش بیان ژنMSTN (P < 0.001) ، افزایش بیان ژن Gtl2 وکاهش بیان ژن Trim28 (P < 0.01) به همراه داشت و همچنین ناک اوت CLPGباعث افزایش بیان زنجیره سنگین میوزین Myh3، Myh4 Myh1 (P < 0.05) شد. دقت وکتورهای ساخته شده با استفاده از آنالیز توالی، هضم آنزیمی و ژل الکتروفورز تایید شد.
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج حاصل ،CLPG میتواند به عنوان عاملی موثر در هیپرتروفی عضلانی معرفی شود و به عنوان هدفی برای بهبود حجم و کیفیت گوشت مورد استفاده قرار گیرد.

کلیدواژه: Callipyge، CRISPR/Cas9، ناک اوت، هیپرتروفی، سلول فیبروبلاست بز

 

نام و نام خانوادگی:هلیا فتح پور
عنوان پایان نامه: ویرایش ژن MSTN در ژنوم بز نژاد لری بختیاری با استفاده از تکنولوژی ویرایش ژنوم CRISPR/Cas9
رشته تحصیلی:زیست‌شناسی گرایش بیوتکنولوژی میکروبی
مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد ناپیوسته
استاد راهنما:دکتر مهدی حاجیان،دکتر شاهین اقبال سعید

چکیده:

مقدمه: با توجه به رشد روزافزون جمعیت، لزوم افزایش تولیدات دامی بخصوص گوشت در حیوانات مزرعه‌ای مانند گوسفند و بز ضروری است. در حال حاضر، سیستم‌های ویرایش ژنوم مبتنی بر فناوری CRISPR/Cas9 دارای پتانسیل بالایی برای ویرایش ژن هستند. ژن میوستاتین (MSTN) نقش مهمی در تنظیم توده عضلانی اسکلتی ایفا می‌کند و مهار این ژن نشان دهنده افزایش توده عضلانی است که به عنوان “فنوتیپ ماهیچه مضاعف” شناخته می‌شود. بر این اساس، هدف از این مطالعه ناک اوت کردن ژن MSTN با تکنیک CRISPR/Cas9 و تاثیر آن بر ژن‌های پایین‌دست MSTN است.
مواد و روش‌ها: ابتدا پلاسمید حاوی کاست کدکننده sgRNA و spCas9 به همراه توالی کدکننده ژن مقاومت به آنتی‌بیوتیک پورومایسین ساخته شد و پس از تایید توالی‌های کلون‌شده در آن، به‌وسیله الکتروپوریشن به سلول‌های هدف منتقل شد. سپس تغییرات ژنومی و میزان بیان ژن MSTN در رده سلولی فیبروبلاست بز مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت، بیان ژن های پایین دست MSTN توسط RT-qPCR ارزیابی شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که سطح بیان ژن MSTN در سلول‌های فیبروبلاست بز ناک اوت شده برای این ژن، نسبت به گروه کنترل به‌طور معنی‌داری کاهش یافته است (P < 0.05). درصد نرخ جهش در توالی کدکننده ژن MSTN 91.29% تعیین گردید. بر اساس یافته‌های این مطالعه، ناک اوت کردن ژن MSTN موجب کاهش بیان ژن CLPG (P < 0.001) و افزایش بیان ژنGTL2 (P < 0.0001) در کلاستر ژنی Dlk1-Dio3 (CLPG) شد که نشان دهنده یک مکانسیم تنظیمی بین ژن MSTN و کلاستر ژنیCLPG است. از طرف دیگر، ناک اوت MSTN موجب کاهش بیان ژن Trim28 (P < 0.01) و افزایش بیان ژن‌های زنجیره سنگین میوزین (Myh1، Myh3 و Myh4) (P < 0.05) شد.
نتیجه‌گیری: بر اساس یافته‌های ما در این مطالعه، ناک اوت کردن ژن MSTN در بزها منجر به افزایش توده عضلانی می‌شود. این عملکرد، از طریق تاثیر بر کلاستر ژنی Dlk1-Dio3 (CLPG)، کاهش بیان ژن Trim28، و افزایش بیان ژن‌های زنجیره سنگین میوزین حاصل می‌شود. این یافته‌ها می‌توانند به بهبود تولیدات دامی و افزایش بهره‌وری در صنعت دامپروری کمک کنند.

کلیدواژه:CRISPR/Cas9، MSTN، سلول‌های فیبروبلاست بز، ناک اوت، ماهیچه مضاعف

.

 

نام و نام خانوادگی:کاوه ابراهیمی
عنوان پایان نامه: بررسی‌خصوصیت‌ آنتی‌باکتریال سلول¬های‌بنیادی‌مزانشیمی مشتق‌ از بخش‌رأسی‌دندان دردو سویه‌باکتری
رشته تحصیلی:زیست‌شناسی گرایش بیوتکنولوژی میکروبی
مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد ناپیوسته
استاد راهنما: دکتر فرشته کرمعلی،دکتر محمد حسین نصر اصفهانی

چکیده:

سلول‌های بنیادی مزانشیمی انسان (hMSCs) ، از جمله سلول‌های بنیادی مشتق از دندان، سلول‌های چند توانی هستند که علاوه بر دارا بودن قدرت تکثیر در شرایط تعریف شده آزمایشگاهی می‌تواند به سلول‌های مختلف تمایز پیدا کنند. این سلول‌ها به دلیل خصوصیات ضد التهابی، ضد آپوپتوزی در کنار ترشح طیف وسیعی از فاکتورهای رشد و اجزاء ماتریکس خارج سلولی در بسیاری از مطالعات پیش-کلینیکی و کلینیکی حائز اهمیت شناخته شده است. این در حالی است که در کنار خصوصیات قابل توجه این سلول‌ها، خصوصیت ضدمیکروبی این سلول‌ها جزء مواردی است که کمتر مورد ارزیابی های محققین قرار گرفته است. در این مطالعه، خصوصیت ضد میکروبی سلول‌های بنیادی مشتق از بخش رأسی دندان، در مقابل دو سویه باکتری گرم مثبت S.aureus و گرم منفی E.coli مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین نحوه پاسخ دهی این سلول‌ها به این دو سویه باکتری با ارزیابی فاکتورهای دخیل در التهاب و پپتیدهای ضد باکتریایی بررسی شد. نتایج حاصل از شمارش کلنی باکتری‌ها نشان داد که سلول‌های بنیادی مشتق از دندان، سلول‌های فیبروبلاستی و همچنین ترشحات این سلول‌ها سبب مهار تشکیل کلنی و کاهش جمعیت CFU باکتری‌ها در مقایسه با گروه کنترل باکتری شدند. همچنین نتایج تست هاله عدم رشد، MIC و MBC انجام گرفته با ترشحات سلول‌ها در برابر دو سویه باکتری نامبرده، ایجاد هاله عدم رشد با قطر‌های متفاوت و تقریبا هم اندازه با گروه کنترل (آنتی بیوتیک) را به همراه داشت همچنین نتایج بدست آمده از تست MIC انجام گرفته شده با ترشحات سلول‌های SCAP در غلظت 3000میکرو گرم برمیلی لیتر در مقابل باکتری E.coli و غلظت 30 میکروگرم بر میلی لیتر در مقابل باکتری S.aureus نشان دهنده بازدارندگی این ترشحات در مقابل باکتری‌ها بود ضمن اینکه در غلظت 9000 و 100 به ترتیب در مقابل باکتری‌های E.coli و S.aureus در تست MBC سبب کشندگی باکتری‌ها شد که این نتایج حاصله تاییدی بر خصوصیت ضد میکروبی این سلول‌ها و ترشحات آن‌ها می باشد. ضمن اینکه بررسی یکسری ژن‌های ضدمیکروبی و پیش التهابی سلول‌ها در حضور و عدم حضور باکتری‌ها تغییرات معناداری نشان داد که این تغییرات نیز موید خاصیت ضدمیکروبی این سلول‌‌ها می باشد. نتایج حاصل از این مطالعه برای اولین بار خاصیت ضد میکروبی سلول‌های بنیادی مشتق از دندان را گزارش کرد. با توجه به مقاومت آنتی بیوتیکی بسیاری از سویه‌های باکتری، استفاده از راهکارهای جایگزین نظیر استفاده از سلول‌ها یا ترشحات آن‌ها می تواند در آینده بعنوان راهکار جایگزین مورد استفاده قرار گیرد.

کلیدواژه: سلول‌های ‌بنیادی ‌مشتق از بخش رأسی ‌دندان، فعالیت ضدمیکروبی، باکتری S.aureus، باکتری E.coli .

 

نام و نام خانوادگی:بهاره قضاوی
عنوان پایان نامه: بررسی پارامترهای اسپرمی ، تست های عملکردی اسپرم و فاکتورهای التهابی در مردان ، پس از مبتلا شدن به کووید-19
رشته تحصیلی:زیست شناسی گرایش سلولی و مولکولی
مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد ناپیوسته
استاد راهنما: دکتر مرضیه تولائی ،دکتر محمد حسین نصر اصفهانی

چکیده:

سندروم حاد تنفسی-2، ویروسی که در حال حاضر با شیوع خود جهان را درگیر کرده است و نسبت به سویه های قبلی عفونت زایی قوی تری دارد. این ویروس از خانواده ی بتا کرونا است و از 4 پروتئین ساختاری تشکیل شده است، اتصال اولیه ی کرونا ویروس به سلول میزبان از برهمکنش بین پروتئین S و رسپتور ACE2 برقرار می شود. هر سلولی که دارای این گیرنده باشد به عنوان یک هدف بالقوه برای ورود کووید به شمار می رود، که بیضه نیز توانایی بیان بالای رسپتور ACE2 را دارد.با توجه به این نکته احتمال داده شد که این ویروس نیز بتواند باعث آسیب به دستگاه تناسلی مردان از طریق التهاب شود. لذا برآن گردید تا پارامترهای اسپرمی و تست های عملکردی اسپرم به همراه فاکتورهای التهابی اصلی در مسیر اینفلامازوم را در افراد کووید مثبت، یک ماه پس از ابتلا و سه ماه پس از ابتلا مقایسه گردد.
روش کار: در این مطالعه از 50 مرد مبتلا به کرونا که با مراجعه به آزمایشگاه و انجام تست RT-PCR ثابت شد که کرونا مثبت هستند، یک ماه بعد از بهبودی از بیماری کووید نمونه ی خون و نمونه ی منی جمع آوری گردید و مجدد پس از سه ماه بهبودی از بیماری کووید، 25 نفر از این افراد حاضر به نمونه گیری مجدد شدند. پارامترهای اسپرمی (غلظت، تحرک و مورفولوژی) بر اساس معیارهای سازمان بهداشت جهانی (2010) ارزیابی گردید. علاوه برآن آسیب DNA اسپرم به وسیله ی تست SCSA، سلامت کروماتین اسپرم به وسیله ی رنگ آمیزی تولوئیدن بلو، میزان هیستون اضافی به وسیله ی رنگ آمیزی آنیلین بلو، استرس اکسیداتیو به وسیله ی رنگ آمیزی DCF و Bodipy، میزان لکوسیت در نمونه ی منی به وسیله ی تست Entez ترشح هورمون های جنسی LH و تستوسترون، همچنین فاکتورهای التهابی اینترلوکین 6 و TNFα از طریق روش CLIA و الایزا و بررسی مارکرهای اصلی مسیر التهاب caspase-1، ASC وNLRP3 از طریق انجام وسترن بلات انجام شد. در نهایت آزمون‌ Paired-Sample t test به منظور آنالیز آماری داده‌ها مورد استفاده قرار گرفتند. 05/0p≤ در این مطالعه نشانگر اختلاف و ارتباط معنادار می‌باشد.
نتایج: پارامتر‌های اسپرمی (غلظت، تحرک و مورفولوژی) در مردان، سه ماه پس از ابتلا به بیماری افزایش معناداری نسبت به مردان، یک ماه پس از ابتلا به بیماری داشته و بهبود پیدا کرده. به علاوه، میانگین تکه تکه شدن DNA اسپرم، کمبود پروتامین اسپرم، سلامت کروماتین اسپرم، میانگین لکوسیت در نمونه ی منی، هیستون اضافی اسپرم و همچنین فاکتور التهابی TNFα و هورمون LHنیز به طور معناداری در گروه سه ماه بعد از بیماری کووید نسبت به گروه یک ماه بعد از بیماری کووید کاهش داشت. به علاوه سطح تستوسترون در خون در گروه سه ماه بعد از بیماری افزایش معناداری نسبت به گروه یک ماه بعد از بیماری داشت. مارکرهای اصلی مسیر التهاب افزایش معناداری در گروه سه ماه بعد از بیماری کووید نسبت به یک ماه بعد از بیماری کووید داشتند.
نتیجه گیری: در این مطالعه مشخص گردید که مارکرهای التهابی در اسپرم بالا بوده و بیماری کووید می تواند در سیستم تولیدمثل مردان و تولید اسپرم اختلال ایجاد کند و با افزایش سطح آسیب DNA، کمبود پروتامین و لیپید پراکسیداسیون ناهنجار اسپرم در این افراد همراه است. لذا با وجود اینکه در سه ماه بعد از بهبودی التهاب همچنان بالا است ولی بدن توانایی کنترل آن را داشته است.

کلیدواژه: کووید-19، پارامترهای اسپری، تست های عملکردی اسپرم، تست حیات، مارکرهای التهابی، سلامت کروماتین، استرس اکسیداتیو

 

نام و نام خانوادگی:زهرا توکل نژاد
عنوان پایان نامه: ساخت و ارزیابی اثر سمیت نانوحامل‌ پلی الکترولیتی PEI-Alg حاوی ملیتین در رده سلول سرطان سینه
رشته تحصیلی:زیست شناسی گرایش سلولی و مولکولی
مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد ناپیوسته
استاد راهنما: دکتر سیده زهره میراحمدی زارع-دکتر کیانوش درمیانی

چکیده:

سرطان سینه شایع ترین سرطان در بین زنان است. استفاده از پپتیدهای ضد سرطان (ACP) همچون ملیتین ((Mel، یک استراتژی درمانی جدید علیه سلولهای سرطانی است. استفاده همزمان از ملیتین به عنوان توکسین نیش زنبور عصب، در کنار داروهای شیمی درمانی با تاثیر بر غشای سلولی سبب کاهش مقاومت سلول های سرطانی و کاهش دوز موثر داروی شیمی درمانی می شود. با این وجود عوارض جانبی ملیتین استفاده از آن را محدود می کند. در این راستا تدوین راهکاری مناسب جهت کاهش عوارض جانبی و بهبود کارآیی شیمی درمانی آن حائز اهمیت است. قابل ذکر است سلول های سرطانی در پی تغییرات ژنتیکی توانایی بقا و تکثیر بیش از حد دارند و با مهاجرت به بافت های مجاور و متاستاز به نقاط دور دست، پیشرفت سرطان را مقدور می کنند. از این رو فعال کردن مسیرهای آپوپتوزی و تاخیر در متاستاز از جمله استراتژی های قدرتمند در درمان بلند مدت سرطان است. این در حالی است که مطالعات نشان دهنده کارایی ملیتین در مهار متاستاز با تاثیر بر پروتئین های ماتریکس بین سلولی است.
در این مطالعه، یک نانوحامل پلی الکترولیتی پوسته-هسته (PEI-Alg) حاوی (Mel) و ماده موثره دوکسوروبیسین (Dox) به عنوان یک داروی شیمی درمانی متداول، به روش میکروامولسیون جهت افزایش پایداری و رهایش کنترل شده در برابر MDA-MB-231 به عنوان یک شکل تهاجمی و مقاوم به شیمی درمانی از سرطان سینه طراحی شد. نانوسامانه دارای شکل کروی با اندازه متوسط حدود nm 45±264 و پتانسیل زتا mV 1±20+ و فاقد سمیت سلولی بود. در حالیکه با بارگذاری ملیتین یا دوکسوروبیسین به تنهایی و به صورت همزمان، حداقل غلظت نانوسامانه برای کاهش 50 درصدی جمیت سلول سرطانی (IC50) پس از 5 ساعت تیمار با دارو به ترتیب (g/mlµ 1) و (g/mlµ 71/0) و (g/mlµ 5/0) بدست آمد. بنابراین، تحویل همزمان ملیتین و دوکسوروبیسین القای مرگ را تا 55 درصد افزایش داد که با بیان ژن های مرتبط با فرآیند مرگ برنامه ریزی شده سلول (Bax وBcl-2) هماهنگ بود. همچنین میزان بیان نشانگر های ماتریکس خارج سلولی (MMP-2 وMMP-9) نسبت به گروه کنترل کاهش یافت (01/0>P **). بنابراین نانوسامانه حاصل توانسته است با مهار MMP-2 وMMP-9 از متاستاز سلول های سرطانی جلوگیری کند.

کلیدواژه: نانوحامل های پلی الکترولیتی، مایسل، دارورسانی همزمان به سرطان، ملیتین، ماتریکس خارج سلول

 

نام و نام خانوادگی:آسیه اسماعیلی ایرانی
عنوان پایان نامه: بررسی ارتباط آسیب DNA اسپرم و نتایج کلینیکی زوجین کاندید ICSI
رشته تحصیلی: زيست فناوري – ميکروبی
مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد ناپیوسته
استاد راهنما : دکتر محمدحسین نصر اصفهانی دکتر مرضیه تولائی

چکیده:

مقدمه: ناباروری یکی از مشکلات عمده جامعه کنونی است که 50 درصد آن به علت فاکتور مردانه می‌باشد. اولین قدم جهت تشخیص ناباروری، آنالیز اسپرم می‌باشد. در بیشتر موارد افراد با کاهش کیفیت آنالیز اسپرم با مشکل ناباروری مواجه هستند ولی در برخی موارد آنالیز مایع منی براساس سازمان بهداشت جهانی طبیعی است ولی زوجین نابارور هستند. در طی دهه اخیر مشخص شده که در برخی از مردان با پارامترهای اسپرمی طبیعی، افزایش سطح آسیب DNA اسپرم وجو دارد. با توجه به این که DNA اسپرم نیمی از ژنوم آینده جنین را تشکیل می‌دهد و مطالعات گزارش کرده اند که افزایش سطح آسیب DNA اسپرم با کاهش کیفیت جنین، درصد حاملگی و افزایش میزان سقط مرتبط است. لذا در این مطالعه سعی شده که آسیب DNA اسپرم با استفاده از دو روش معتبر TUNEL و SCSA در 500 زوجین نابارور کاندیدای روش ICSI مورد بررسی قرار گیرد و ارتباط این پارامترها با نتایج کلینیکی حاصل از روش ICSI مورد بررسی قرار گیرد.
روش کار: 500 زوج نابارور که به مرکز باروری و ناباروری پویش و رویش شهرک سلامت اصفهان مراجعه کردند، وارد مطالعه شدند. آنالیز پارامترهای اسپرمی براساس سازمان بهداشت جهانی (2010) و آسیب DNA با استفاده از دو روش SCSA و TUNEL بررسی گردید. نتایج کلینیکی از پرونده بیماران استخراج گردید.
در نهایت آزمون آنالیز توصیفی Descriptive و همبستگی Correlation برای داده‌ها انجام شد. P<0.05 در این مطالعه بعنوان اختلاف و ارتباط معنادار در سطح آماری تعریف شده است. نتایج: نتایج مطالعه کنونی نشان می‌دهد که پارامترهای کلینیکی از جمله لقاح، کیفیت جنین، حاملگی شیمیایی و تولد زنده ارتباط معنادار آماری با آسیب DNA اسپرم با هر دو روش TUNEL و SCSA نداشته است (p>0.05) و فقط زوجین با آسیب DNA اسپرم بالا با افزایش کیفیت جنین C یا پایین مواجه می شوند.
نتیجه گیری: نتایج مطالعه کنونی بیانگر آن است که آسیب DNA اسپرم ارتباطات معناداری با نتایج کلینیکی ICSI را نداشته است. یکی از علل اصلی پایین بودن میانگین آسیب DNA اسپرم که یک دلیل آن می تواند استفاده از مکمل ها و آنتی اکسیدان ها باشد، به احتمال تخمک توانسته آسیب DNA اسپرم پایین را ترمیم کند به همین دلیل، ارتباطاتی در این زمینه مشاهده نشد که نیاز به بررسی های بیشتر در این زمینه می باشد.

کلیدواژه:پارامتر اسپرمی، آسیبDNA، ICSI، لقاح، کیفیت جنین، حاملگی.

 

نام و نام خانوادگی:زهرا میری
عنوان پایان نامه: ارزیابی تولید پروتئین نوترکیب اینترلوکین 11 انسانی در باکتری E. coli
رشته تحصیلی:زیست‌شناسی گرایش بیوتکنولوژی میکروبی
مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد ناپیوسته
استاد راهنما:دکتر کیانوش درمیانی دکتر محمد حسین نصر اصفهانی

چکیده:

اینترلوکین 11 (IL-11) به طور طبیعی در بدن توسط ماکروفاژها، سلول های کبدی، سلول های B وT ، سلول های اپی‌تلیال دستگاه گوارش و ….. تولید می شود، ولی بطور عمده در سلول های استرومایی مشتق از مغز استخوان تولید می شود. اینترلوکین 11 يك فاكتور رشد هماتوپويتيك است كه سبب تحريك تكثير سلول هاي بنيادي هماتويتيك و مگاكاريوسيت ها گرديده، بلوغ و تمايز مگاكاريوسيت ها و توليد پلاكت ها را افزايش مي دهد. اینترلوکین 11 انسانی (hIL-11) با استفاده از فناوری DNA نوترکیب تولید شده و به عنوان یک پروتئین درمانی به نام Oprelvekin برای جلوگیری از ترمبوسیتوپنی شدید استفاده می شود. اخيرا از این سایتوکاین جهت درمان ترومبوسيتوپني ناشي از شيمي‌درماني در بيماران مبتلا به سرطان نیز استفاده مي شود و اولين فاكتور رشدي است كه بدين منظور توسط FDA تأييد شده است. در این طرح ابتدا یک نسخه از توالی کدکننده پروتئین نوترکیب hIL-11 همراه با برچسب خالص سازی His-tag تحت یک پروموتور T7 و برچسب محلول سازی TrxA نیز تحت پروموتور T7 دیگر به طور جداگانه در وکتور بیانی pET15b کلون و سپس در یک زیرگونه مناسب از باکتری E. coli بیان شد. وکتور هدف تحت عنوان pET15b/HisIL-11/TrxA نام گذاری ‌شد. هدف اصلی از ساخت این وکتور تولید hIL-11 نوترکیب به صورت محلول در باکتری E. coli و سپس خالص¬سازی آن بود. وکتور به گونه-ای طراحی شد که در صورت تولید پروتئین نوترکیب IL-11 به صورت محلول به کمک برچسب His-Tag ¬امکان خالص-سازی آن با استفاده از رزین نیکل فراهم شود.
نتیجه گیری:
با تولید پروتئین نوترکیب hIL-11 به صورت محلول، برای بررسی فعالیت زیستی این پروتئین نوترکیب، اثر بخشی
آن بر روی یک رده سلولی مناسب مانند ردهTF-1 مورد ارزیابی قرار گرفت.
کلیدواژه: پروتئین نوترکیب، اینترلوکین 11،رده سلولی، بیان پروتئین.

 

نام و نام خانوادگی:اعظم داودی
عنوان پایان نامه: یک روش کاهش مصرف آب در کشاورزی با استفاده از اینترنت اشیا و یادگیری ماشین
رشته تحصیلی:مهندسی کامپیوتر- شبکه های کامپیوتری
مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد ناپیوسته
استاد راهنما: دکتر محمد رضا مصلحی
چکیده:

مصرف بهینه منابع آب در کشاورزی امری حیاتی است، زیرا افزایش جمعیت و تغییرات اقلیمی چالش‌های جدیدی را برای تولید محصولات کشاورزی ایجاد کرده است. با افزایش جمعیت جهان، نیاز به تولید بیشتر محصولات غذایی افزایش می‌یابد. این نیاز به افزایش تولید که به ویژه در کشورهای در حال توسعه قابل مشاهده است، فشار زیادی بر کشاورزی و منابع آب ایجاد کرده است. تغییرات اقلیمی باعث کاهش توزیع مناسب آب و افزایش تنش‌های آبی در بسیاری از مناطق جهان شده است. کمبود آب و تغییرات در الگوی بارندگی می‌تواند مشکلات جدی برای کشاورزی ایجاد کند.
در این پژوهش، سعی شده است تا با استفاده از الگوریتم‌های یادگیری ماشین، برای مدیریت مصرف آب در کشاورزی بهبود حاصل گردد. این الگوریتم¬ها قادرند الگوهای پیچیده مصرف آب در کشاورزی را تحلیل کرده و بر اساس خروجی آنها پیش بینی صورت گیرد. الگوریتم‌های یادگیری ماشین از قبیل KNN، SVM ، DTC و LR برای مدیریت بهینه مصرف آب به کار گرفته شده‌اند.
ابتدا، داده‌های مربوط به مصرف آب در کشاورزی جمع‌آوری و پس از پیش‌پردازش، به الگوریتم‌های نامبرده وارد شده‌اند. سپس مدل‌های آموزش ایجاد شده و بهبودهای لازم در پیش‌بینی مصرف آب حاصل گردیده است. پژوهش حاضر نشان می‌دهد که اعمال الگوریتم‌های یادگیری ماشین برای مدیریت مصرف آب در کشاورزی، گام مؤثری در جهت کاهش تأثیرات منفی مصرف ناپایدار آب می‌باشد. این اقدامات می‌توانند بهبود قابل توجهی در مدیریت منابع آب حاصل کنند و تا حد ممکن به محیط زیست کمک نمایند.
کلیدواژه: کشاورزی هوشمند – آبیاری هوشمند – مدیریت هوشمند منابع آب – اینترنت اشیا کشاورزی

 

نام و نام خانوادگی:نوشین مهذب نیا
عنوان پایان نامه: روشي جهت بهبود تشخيص بیماری‌های ريوي بر اساس پردازش تصاوير اسکن ريه با استفاده از يادگيري گروهي
رشته تحصیلی:مهندسی کامپیوتر- شبکه های کامپیوتری
مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد ناپیوسته
استاد راهنما: دکتر سعید نصری
چکیده:

حوزه‌های کاربردی پردازش تصویر بسیار وسیع و متنوع است و در حوزه‌های مختلفی از جمله صنعت، پزشکی، کشاورزی و… مورداستفاده قرار می گیرد. امروزه در دنیای پزشکی برای تشخیص انواع مختلفی بیماری‌ها از تصاویر پزشکی مانند تصاویر رادیولوژی (X-rays)، CT scan و MRI استفاده می‌شود. به‌کارگیری روش‌های پیشرفته پردازش تصاویر پزشکی در جهت افزایش بهبود کیفیت تصاویر، اهمیت ویژه‌ای برای کمک به تشخیص سریع‌تر بیماری در مراحل اولیه دارد. این مطالعه باهدف ارائه یک راهکار نوین در تحلیل تصاویر پزشکی طراحی شده است. در این پژوهش در راستای تشخیص مؤثرتر سرطان ریه از روی تصاویر MRI یک الگوریتم یادگیری گروهی پیشنهاد و بررسی شده است.
رویکرد پیشنهادی بدین صورت است که از چند الگوریتم یادگیری ماشین شامل الگوریتم جنگل تصادفی، دسته‌بند SVM و شبکه عصبی عمیق، برای تشخیص استفاده می‌کنیم تا بهترین نتیجه به دست آید. برای این منظور پس از اعمال پیش‌پردازش و قطعه‌بندی و استخراج ویژگی، و کاهش ویژگی‌ها، ویژگی‌های انتخاب شده به الگوریتم‌های یادگیری داده شده و مدل‌های یادگیری ایجاد می‌شود. سپس مدل‌های یادگیری ایجاد شده با دریافت دیتاست یکسان برای هر سه مدل هرکدام نتیجه‌ای را مشخص خواهند کرد و بر مبنای قانون یادگیری گروهی بر بهترین خروجی تکیه خواهیم کرد و تصمیم‌گیری نهایی برای پیش‌بینی وضعیت بیماری انجام خواهد شد.
مدل های یادگیری ماشین در نرم‌افزار متلب پیاده سازی و اجرا می شود و تصاویر MRI دریافتی بر اساس وجود یا عدم وجود سرطان ریه تجزیه‌وتحلیل و طبقه‌بندی‌شده و نتایج به کمک ماتریس درهم‌ریختگی ارزیابی می‌شود. نتایج نشان می‌دهد روش پیشنهادی در این تحقیق توانسته است دقت مناسبی را برای شناسایی و دسته‌بندی بهتر تصاویر در گروه‌های مناسب در اختیار کاربران قرار دهد. اگرچه مدل پیش‌بینی ما می‌تواند برای مرحله‌بندی دقیق تومور سرطان ریه استفاده شود، ممکن است به دلیل حجم نمونه محدود، انحرافاتی وجود داشته باشد و هنوز برخی از کمبودها وجود دارد، بنابراین گروه بزرگتری از داده برای اعتبارسنجی بیشتر مدل‌ها نتایج کامل‌تری را در بر خواهد داشت.
کلیدواژه: پردازش تصاویر اسکن ریه، الگوریتم یادگیری گروهی، شبکه عصبی پرسپترون چندلایه، جنگل تصادفی، ماشین بردار پشتیبان (SVM)

 

57133